کاهش معنادار فعالیت نماینده های احزاب سیاسی ملی در آذربایجان شرقی

امروزه بسیاری از متفکران لازمه تبدیل مشارکت توده ای به مشارکت فعال وسازمان یافته را در تأسیس احزاب به معنای واقعی کلمه می دانند و آن را مرحله تکمیلی از مراحل انقلاب اسلامی به شمار می‌آورند که چنین امری در جهت تضمین تداوم و تعادل نظام ضروری است.

آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد / رسول نظرپور امروزه بسیاری از متفکران لازمه تبدیل مشارکت توده ای به مشارکت فعال وسازمان یافته را در تأسیس احزاب به معنای واقعی کلمه می دانند و آن را مرحله تکمیلی از مراحل انقلاب اسلامی به شمار می‌آورند که چنین امری در جهت تضمین تداوم و تعادل نظام ضروری است. اکنون که کشور در فرایند فراز و نشیب های نوسازی، توسعه و بحرانهای آن قرار دارد تقاضای مشارکت سیاسی نیز رو به افزایش است و بدیهی ست که شاخصه اصلی توسعه سیاسی به مشارکت سیاسی می باشد. مشارکتی که خود برخورد از  ابزار های کارآمد و سازمانهای نهادمند باشد. نگاهی اجمالی به نظام سیاسی کشورمان بیانگر این نکته می باشد که  احزاب بمعنای حقیقی کلمه شکل نگرفته اند بلکه گروهها ی سیاسی بنام حزب در ایام انتخابات موقتاً فعالیت کرده و بعد از آن هیچ رابطه دقیق و تعریف شده ای میان نمایندگان حزبی و خود حزب وجود ندارد بنابراین اگرآسیبها و موانع تحزب برطرف شده و حزب به معنی صحیح کلمه شکل بگیرد تأثیر به سزائی در کاهش خطاهای انتخاباتی داشته و مسیر توسعه سیاسی را هموارتر خواهد نمود.

 

در اول شهریور 1399 معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار آذربایجان‌شرقی از فعالیت 48 حزب و تشکل سیاسی در استان خبر داده و گفته بود: در سایه توجه دولت، خانه احزاب استان در سال 97 تشکیل شد و هم‌اکنون 34 حزب و تشکل سیاسی در آن عضو هستند.

البته در این آمار اشاره ای به تعداد اعضای احزاب نشده است.

در 17 شهریور 1401 معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار آذربایجان‌شرقی در دیدار با اعضای خانه احزاب استان، اعلام نمود 35 حزب و گروه سیاسی دارای مجوز و شناسنامه‌دار در استان فعالیت می‌کنند.

مقایسه این دو آمار دو مسئول استانی، تلویحا نشان دهنده کاهش فعالیت احزاب در استان در طی 24 ماه است.

این مسئله می تواند در میزان مشارکت مردم در انتخابات های بعدی تاصیر منفی داشته باشد.

شاید ریشه این مسئله در عدم توجه مقامات سیاسی استان به مشورت با دبیران استانی احزاب ملی و در خیلی از موارد عدم مشورت با آنان باشد.

مطابق آمار وزارت کشور حدودا 130 حزب قانونی ثبت شده در ایران وجود دارد که متاسفانه سهم استان ما در این آمار صفر است. یعنی هیچ حزب استانی تشکیل نشده است.

احزابی هم که به نمایندگی از احزاب ملی در استان فعالیت دارند اکثرا ترجیح می دهند که با اعضای محدود و قدیمی فعالیت نمایند و تمایل چندانی به عضوگیری نشان نمی دهند. در حالی که لازمه توسعه سیاسی توسعه احزاب است.

شاید تصویب قانون جدید انتخابات که کاندیداتوری مستقل را نفی می نماید و تاکید دارد که کاندیدا از طرف احزاب قانونی معرفی شود، بتواند بر رونق احزاب بیفزاید.

یک پوست اندازی جدی در احزاب موجود هم ضروری به نظر می رسد چرا که نفرات قدیمی هنوز هم که هنوز است پابرجا و استوار هستند و تغییرات زیادی در احزاب دیده نمیشود.

وجود احزاب سیاسی در جامعه یک نیاز ضروری و اساسی تلقی می گردد به‌طوری که هم دولت و هم جامعه نیاز به حزب دارد. علت اینکه جامعه نیاز به حزب دارد این است که امروزه خواسته های گروهها و اقشار متفاوت شده است و درکشان از نیازهای طبقاتی شان افزایش پیدا کرده است  برای اینکه بتوانند این نیاز طبقاتی‌شان را به سیستم سیاسی افزایش بدهند و چون تحصیلاتشان افزایش پیدا کرده و آگاهی آنها بیشتر شده به قالب تشکیلاتی که اسمش را حزب می گذاریم تبدیل می‌شوند. دولت نیز احساس می کند که بدون حزب قابلیت تداوم ندارد. دولتها نیاز به این دارند که با جامعه ارتباط داشته باشند یکی از این ارتباطات حزب است. لذا مشارکتها هم که در قالب حزب صورت می‌گیرد دموکراتیک تر خواهد بود. البته صرف وجود حزب کافی نیست باید موانع حزب برطرف شود آسیب شناسی جدی صورت پذیرد تا به یک نقطه ایده ال برسیم. مفاهیم  توسعه سیاسی،  مشارکت مردم، مشروعیت سیاسی، قانونمندی، تحمل و مدارا، نظم و ثبات سیاسی مفاهیمی هستند که نقطه تلاقی  آنها ظهور احزاب و گروههای سیاسی می باشد.

دیدگاه خود را بیان کنید

0 دیدگاه