مهاجرت، ماندن، رفتن و بازگشتن. موضوع مهم و چندحوزهای مهاجرت نهفقط از موضوعات پربسامد و شنیدهشده اینروزها در جامعه ما که در بسیاری جوامع و بهویژه بین نیروهای ماهر، متخصص و جوان است و زمانی اهمیت آن بیشتر آشکار میشود که بدانیم اکنون حدودا ۲۸۱ میلیون مهاجر بینالمللی در سراسر جهان وجود دارد؛ همچنین تعداد افراد آواره به دلیل درگیری، خشونت، فاجعه و دلایل دیگر به بالاترین سطح و رقم ۱۱۷ میلیون نفر رسیده است (آمارها از گزارش ماه مه ۲۰۲۴ (اردیبهشت ۱۴۰۳) سازمان جهانی مهاجرت/ IMO)
اما وضعیت مهاجرت در کشور ما چگونه است؟ تمایل به مهاجرت در صحبت افراد زیادی شنیده میشود، همچنین اینجا و آنجا میشنویم که «ایرانیهای خارج از کشور خیلی زیاد هستند» یا «فلان نهاد تحقیقاتی آمریکا را، ایرانیها اداره میکنند» اما اگر بخواهیم این گزارههای نادرست و گاه عوامانه را کنار هم بگذاریم، آیا میدانیم چه تعداد از جمعیت نزدیک به ۸۵ میلیون نفری ایران خارج از مرزها زندگی میکنند؟ از آن مهمتر کدام دسته از اقشار اجتماعی بیشتر مهاجرت یا به مهاجرت فکر میکنند؟ تمایل آنان برای بازگشت به کشور بعد از تحقق هدف اصلیشان چه میزان است؟ تعداد مهاجران خارجی در ایران چقدر است و فواید این رفت و آمدها چیست؟
بر اساس آخرین دادههای موجود در سال ۲۰۲۴ و قبلتر، تعداد دانشجویان ایرانی در ۱۰ مقصد اصلی به رقم ۱۱۰ هزار نفر رسیده است و این رقم در مقایسه با تراز ۶۰ هزار نفر دانشجو ایرانی ساکن خارج در سال ۲۰۲۰، رشد ۸۲ درصدی را نشان میدهد. در کنار عبور از سقف تاریخی و حساس یکصدهزار دانشجو ایرانی خارج از کشور، تغییرات قابل ملاحظه در فهرست مقاصد اصلی دانشجویان ایرانی و نرخ رشد تعداد دانشجویان در این کشورها جالب توجه است.
ترکیه اخیراً به مقصد اصلی دانشجویان ایرانی تبدیل شده و در سال ۲۰۲۴ میزبان قریب به ۳۰ هزار نفر دانشجوی ایرانی است که این رقم رشد ۱۵۸ درصدی را نسبت به سال ۲۰۲۰ نشان میدهد. کشورهای کانادا، آلمان و ایتالیا و آمریکا در جایگاههای بعدی قرار دارند. مقایسه دادههای آماری آخرین سال موجود با سال پایه ۲۰۲۰ میلادی نشان میدهد میزان رشد تعداد دانشجویان ایرانی در سه کشور ایتالیا (۲۱۱ درصد)، ترکیه (۱۵۸ درصد) و استرالیا (۱۰۳ درصد) و بعد از آنها، نرخ رشد تعداد دانشجویان ایرانی در سه کشور انگلیس (۹۸ درصد)، کانادا (۷۹درصد) و روسیه (۷۵ درصد) قابل توجه است.
همایش دوروزه «مهاجرت نخبگان علمی در ایران امروز، چالشها و راهکارها» اخیرا به همت انجمن ایرانی اخلاق در علوم و فناوری برگزار شد و کارشناسان و تحلیلگران در قالب سخنرانی و برگزاری نشستهای تخصصی همچنین ارائه مقاله و گفتوگوی آزاد دانشجویی به موضوع مهاجرت به ویژه مهاجرت علمی، مهاجرتهای نخبگان و مهاجرتهای تحصیلی پرداختند.
پروفسور محمدحسین سلطانزاده، استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، فوقتخصص عفونی اطفال و از شاگردان مرحوم دکتر محمد قریب پایهگذار طب کودکان که در دوران تحصیلش مدتی برای گذراندن دوره طب بالینی عفونی در مرکز پزشکی دانشگاهی غیر انتفاعی به آمریکا سفر کرده بود و بعد از گذران آن دوره به کشور بازگشت، یکی از سخنرانان این همایش بود.
وی در گفتوگو با خبرنگار گروه علمی آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد نسبت به پدیده مهاجرت نخبگان علمی کشور در سالهای اخیر واکنش نشان داد و گفت: وقتی انسان در دوران تحصیل میخواهد رشته تحصیلی خود را اعم از پزشکی یا مهندسی انتخاب کند، ابتدا باید فکر کند تا درست را برگزیند و ببیند آن را با عشق انتخاب کرده است؟ و وقتی عاشق رشته انتخابی خود باشد به سراغ بزرگان کشور میرود و جستوجو میکند که درباره عشق به کار و خدمت برای کشورش چه میگویند.
این استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ادامه داد: وقتی من رشته پزشکی آن هم اطفال را انتخاب کردم بر مبنای عشق بود تا بتوانم خدمتی برای کشورم و برای سلامت کودکان، ارائه کنم و در همین جا بمانم و زندگی کنم.
پرفسور سلطانزاده معتقد است: در سالهای جدید شرایط به گونهای رقم خورده که مردم میتوانند با عشق، کاری را که انتخاب کردند، انجام دهند. انسان اگر عاشق کارش باشد و از آن لذت ببرد مکان مهم نیست در کشورش باشد یا جایی دیگر.
وی در توصیف عشق به کار و خدمت به کشور اینگونه بیان میکند که این عشق مانند عشق مادر است که شب و روز و جا و مکان نمیشناسد. ممکن است شرایط در جامعه ما طوری باشد که شاید پزشک نمیتواند کار خود را انجام دهد اما از طرفی هم نمیتوان کشور را رها کرد. کشور مانند مادر انسان است و اگر زمانی مادر مریض شد نمیتوانیم آن را رها کنیم و برویم. باید ماند و شرایط را برای بهبود تغییر داد. باید همه در وطن بمانیم و برای بهترشدن آن کار کنیم و تصمیم بگیریم.
دانشآموخته بنیانگذار طب اطفال در ایران گفت: اگر قرار باشد تمام کسانی که نخبه هستند، کشور را رها کنند و بروند و در مقابل عده ای از کشورهای مختلف بیانید چه فایدهای برای کشور دارد. اصل اساسی این است که انسان عاشق کارش باشد و تا آنجا که میتواند برای نجات انسانها و کشور تلاش کند.
دیدگاه خود را بیان کنید