به گزارش خبرنگار سیاست خارجی آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد، روابط جمهوری اسلامی ایران و افغانستان به واسطه حضور برخی عوامل از یک سو و غیبت برخی دیگر، صفحه شطرنجی را میماند که هرگونه حرکتی در آن نیازمند هوشیاری و بررسی تمام جوانب است. «سید عباس عراقچی» در حالی صبح روز یکشنبه-۷ بهمن- در صدر هیأت عالیرتبه سیاسی و اقتصادی عازم کابل شد که روابط ایران و افغانستان را مجموعهای از چالشها و فرصتها احاطه کرده که در چند حوزه ژئوپلتیک، اقتصادی، اجتماعی، امنیت و سیاسی قابل دستهبندی است. از سوی دیگر این سفر را میتوان از بعد منطقهای و بینالمللی هم ارزیابی و پیامهای آن را مورد توجه قرار داد.
فرصتها و چالشهای اساسی ایران و افغانستان
همسایگی با افغانستان، به عنوان کشوری همزبان و مسلمان، میتوانست فرصت مغتنم ایران برای نزدیکی هرچه بیشتر با شرق و بهرهمندی از ظرفیتهای بیشمار همسایه شرقی باشد، اگر این سرزمین را مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی، بیثبات و پرچالش نساخته بود. با این همه تهران امیدوار است کابل حداقل در سالهای آینده روی آرامش و ثبات دیده و بسترهای ضروری برای همراهی بهتر دو کشور فراهم شود. این امیدواری اما به معنای تعلل و انتظار نیست و سیاست خارجی دولت چهاردهم درصدد بهرهگیری از حداقلترین فرصتها به منظور حراست حداکثری از منافع و امنیت ملی ایران است؛ سفر وزیر امور خارجه به افغانستان در این بازه زمانی هم از این منظر قابل ارزیابی است.
واقعیت آن است که مسیر حراست از منافع ایران در رابطه با همسایه شرقی خود با چالشهایی مواجه است که امکان صبوری برای رسیدن به زمان مناسب سفر از تمامی جنبه ها را چندان موجه نمیسازد. حقابه و مهاجران در صدر این چالشها هستند که با توجه به شرایط خاص ژئوپلتیکی، اقتصادی و اجتماعی ایران پرداختن به این چالشها را به رغم تمام ملاحظات موجود به یکی از مهمترین اولویتهای دستگاه سیاست خارجی تبدیل کرده است.
۱) پرونده مهاجران افغان در حال حاضر قطورتر از آن است که بررسی و ساماندهی آن را به زمان و دوره خاصی موکول کرد. «نادر یاراحمدی» رئیس مرکز امور اتباع خارجی وزارت کشور آبان ماه سال جاری از حضور حدود ۶میلیون مهاجر مجاز و غیرمجاز افغانستانی در ایران خبر داده و این در حالی است که آمارهای غیررسمی این تعداد را هشت میلیون نفر هم تخمین زده و اعلام میکنند.
انبوه جمعیت مهاجران افغان، باتوجه به شرایط خاص تحریمی ایران و نیز تفاوتهای فرهنگی از دو منظر اقتصادی و اجتماعی چالشهایی را ایجاد کرده است که نیازمند سازماندهی است. کیفیت و جزئیات این ساماندهی در تمام دیدارهای وزیر امورخارجه ایران با مقامات حکومت سرپرست افغانستان مورد توجه قرار گرفت. نکته قابل توجه این است که چه در این سفر و چه در دورهای مذاکراتی پیشین در این باره، طرف مقابل درخواست ایران برای بازگشت مهاجران غیرقانونی را مشروع دانسته اما خواهان تعریف مکانیسمی برای بازگرداندن آنها بوده است.
۲) چالش بزرگ و البته حیاتی ایران و افغانستان موضوع حقابه ایران از رودهای و آبهای مشترک میان دو کشور است. شرایط اقلیمی ایران در حال حاضر خشک و نیمه خشک بوده و رودها و حوضههای آبریز کشور چشم انتظار اجرایی شدن معاهدات تاریخی آب با همسایه شرقی خود است که معاهده ۱۳۵۱ در حوزه آبریز هیرمند و هریررود از مهمترین آنهاست. اما و اگرهای مطرح شده از سوی حکومت سرپرستی در عمل به این معاهده سبب تجربه سطحی از تنش میان دو کشور شده است و از این رو موضوع حقابه، دیگر اولویت وزیر امور خارجه ایران در دیدار با مقامات سرپرست حکومت در افغانستان است.
عراقچی پس از گفتوگو با مقامات افغانستان از تاکید آنها بر تامین حقابه ایران بر اساس معاهده هیرمند و نگاه مثبت و سازنده آن ها خبر داد و دلیل مشکلات در اجرای این معاهده را برخی مشکلات فنی و خشکسالی در منطقه عنوان کرد که نیازمند بررسی دقیق است. براساس معاهده اشاره شده حقابه ایران از رود هیرمند سالانه ۸۱۷ میلیون مترمکعب بوده و تهران امیدوار است کابل در آیندهای نزدیک حسننیت خود را در این زمینه نشان داده و ابهامات ساخت سدهایی چون کمالخان و پاشدان در مسیرهای آبریز را رفع کند.
۳) چالش سوم ایران با افغانستانِ امروز امنیت و به ویژه امنیت در مرزهاست. جمهوری اسلامی بزرگترین قربانی بیثباتی سیاسی و به تبع آن بیثباتی دفاعی و امنیتی در افغانستان است. مرزهای ایران با این همسایه به جولانگاه گروههای متنوع تروریستی و قتلگاه جوانانش تبدیل شده است و این مهم در صدر تمام گفتوگوهای وزیر امور خارجه با مقامات سرپرست حکومت افغانستان از جمله سرپرست وزارت دفاع ملی قرار داشته است. عراقچی با مرور برخی نگرانیها و چالشهای موجود از جمله در رابطه با قاچاق مواد مخدر و تروریسم و ترددهای غیرمجاز از مرز مشترک، مقابله موثر با این نگرانیها و چالشها را مستلزم همکاری و هماهنگی نزدیک بین دستگاههای مربوطه در دو کشور دانسته است. شرایط شیعیان افغانستان در دوران حکومت طالبان هم از دغدغههای جمهوری اسلامی ایران بوده که عراقچی در دیدار با شورای علمای شیعه کابل به این دغدغه پرداخته است.
۴) تعداد پروندههای باز میان تهران و کابل، ایران را مهمترین کشور همسایه افغانستان نشان میدهد و از این رو همه رویدادهای سیاسی و تحولات این کشور بیشترین تاثیر را از میان همسایگان بر ایران میگذارد. بر همین اساس است که عدم شناسایی نظام سیاسی در کابل را میتوان از دیگر چالشهای سیاست همسایگی جمهوری اسلامی با افغانستان برشمرد. در حال حاضر حکومت در افغانستان هم وجود دارد و هم وجود ندارد و این دوگانگی با توجه به تردیدی که در روابط به وجود میآورد برای دستگاه دیپلماسی ایران به عنوان چالش تعریف میشود. تهران امیدوار است گروه حاکم بر افغانستان هرچه سریعتر ضمن حل و فصل مشکلات و رسیدن به یک اجماع داخلی از رهگذر شناسایی حقوق همه مردم افغانستان، بتواند به عنوان نظام سیاسی جدید در منطقه و جهان شناسایی شود.
۵) میانه تمام چالشهای پیش رو در روابط ایران و افغانستان، میتوان اقتصاد و تجارت را از این قاعده مستثنا و به عنوان یکی از مهمترین فرصتهای دوکشور ارزیابی کرد؛ فرصتی که عراقچی آن را در این سفر غنیمت شمرد و هیاتی اقتصادی از بازرگانان و تجار ایرانی را با خود به کابل برد تا مسیرهای بهرهگیری از ظرفیتهای بیشمار بازارها و منابع طبیعی افغانستان، برای تاجران ایران بیش از گذشته گشوده شود.
موضوعی که وزیر امور خارجه با در دیدار با «نورالدین عزیزی» وزیر صنعت و تجارت حکومت سرپرست افغانستان آن را مورد توجه قرار داد. رفع موانع تجاری، ضرورت فعالسازی بندر چابهار، ترانزیت کالا از طریق بندرعباس، شناسایی و بهرهبرداری از فرصتهای فراوان همکاری تجاری و اقتصادی بین دو کشور، از مهمترین محورهای رایزنی هم در این دیدار و هم در گفتوگوهای تجار و فعالان اقتصادی ایران و افغانستان به میزبانی اتاق بازرگانی این کشور بود. به تصریح عراقچی جمهوری اسلامی ایران از توسعه فعالیت بخشهای خصوصی دو کشور در حوزههای مختلف صنعتی-تولیدی، تجاری، کشاورزی، حمل و نقل و ترانزیت حمایت میکند. مجموعه این مسائل در دیدار عراقچی با «مولوی محمد حسن آخند» رئیسالوزرای افغانستان، «امیرخان متقی» سرپرست وزارت خارجه افغانستان و دیگر مقامات مورد تاکید قرار گرفت تا راه تازهای برای رفع نگرانیهای دو کشور فراهم شود.
نخستین سفر وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به افغانستان پس از روی کار آمدن طالبان در حالی انجام شد که در بازه زمانی سه سال اخیر مراودات میان دو کشور ضمن حفظ موضع اصولی و ثابت تهران مبنی بر لزوم تشکیل دولت فراگیر در افغانستان کم نبوده و سرپرست وزارت خارجه هیات حاکمه سرپرستی تاکنون دوبار به ایران سفر کردهاست. در همین زمینه میتوان به سفرهای متعدد مقام های رسمی از چین، روسیه و پاکستان به افغانستان در همین بازه زمانی اشاره کرد.
واقعیت آن است که در بحرانهای مُسری همسایه شرقی، تنها مسئله مهم برای تهران اطمینان از آغاز پروسه حل و فصل آن است و به نظر میرسد وزارت خارجه هم تنها با همین هدف و با آگاهی از تمام ابهامات موجود درباره زمان و دلایل این سفر، اقدام کرده است. ایران در نظام بینالملل برای مقابله با بحرانهای اشاره شده تنهاست و برای دستگاه دیپلماسی دولت چهاردهم هم موضوعی مهمتر از رفع این چالشها یا دستکم یافتن نقشه راهی برای آنها وجود ندارد.
دیدگاه خود را بیان کنید