
خسرو طالب زاده متولد ۱۳۳۷ در تهران و دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت فرهنگی است. پیش از بر عهده گرفتن قائم مقامی و معاونت خبر آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد، مدیرکل چاپ و نشر و مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد بود. بعد از آن نیز به کتابخانه ملی رفت و معاونت اسناد کتابخانه ملی را تا سال ۱۴۰۰ بر عهده گرفت.
آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد: چه شد که به آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد آمدید؟
طالب زاده: زمانی که آقای دکتر عبدالله ناصری به اینجا آمد و حکم گرفت، مشورتهایی در مورد برخی موضوعات به ایشان میدادم. ما دوستی دیرینه و همفکریهایی از قبل با یکدیگر داشتیم. ایشان اصرار کرد به آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد بیایید و کمکم کنید. ما هم در معذوریت اخلاقی به اینجا آمدیم.
انحراف در خبرگزاری
ذهنیت شما نسبت به آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد، پیش از ورودتان چگونه بود؟
اینکه در باره ذهنیتم نسبت به آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد در آن زمان سخن بگویم، کار سختی است. ولی به هرحال با خبرگزاری بیگانه نبودم. قبل از اینکه آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد بیایم، از سال ۱۳۶۴ کار مطبوعاتی میکردم. مدتی در روزنامه اطلاعات بودم و آنجا صفحه داشتم. بعد به روزنامه کیهان رفتم. در کیهان هوایی هم مطلب مینوشتم. به هر حال، کار رسانهای و مطبوعاتی و بهنوعی، کار خبرنگاری میکردم و در مطبوعات و نشریهها مخصوصا رسانههای بزرگ فعال بودم. وقتی شما در تحریریه روزنامه کیهان و اطلاعات باشید، میفهمید که کار رسانه به معنای یک نهاد بزرگ خبری یعنی چه. بههمین دلیل، هنگام ورود به آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد احساس اینکه وارد تاریکخانهای میشوم که شناختی از آن ندارم، نمیکردم.
با چه چالشهایی در بدو ورود به آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد مواجه شدید؟
اگر بخواهم وارد این بحث شوم، باید کمی توضیح دهم آن ایام، چه وضعیتی در اجتماع و در خبرگزاری بود. به نظر من، فهم خبرگزاری در اوایل دهه ۸۰ بدون فهم و درک وضعیت اجتماعی و رسانهای آن زمان، کار مشکلی است. بعد از دوم خرداد ۷۶ و پیروزی آقای سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری، اتفاق مهمی در عرصه رسانه ای کشور رخ داد و ذهنیت رسانهای جامعه تغییر کرد.
با توجه به شرایط آن دوره، نسلی در مطبوعات پرورش یافت که خیلی تربیت شده دانشگاهها نبود بلکه تربیت شده زیست اجتماعی جامعه فرهنگی آن دوران بود. اوایل دهه ۷۰ با بحثهای انسداد فرهنگی و معضلات و مشکلاتی که وجود داشت، نسل جوان خودش را به سمت مطبوعات، کتاب، هنر، سینما، تئاتر، موسیقی و دیگر حوزههای فرهنگی کشاند، اما استعدادهایش مجال بروز چندانی نیافت و بسیار محدود شد تا اینکه فضای پس از دوم خرداد، شرایط موردنظر را برای آنان و همه جامعه فراهم کرد. در نتیجه، همه جوانها و نسل پرشور آن دهه به میدان آمدند و بخشی از آنها هم وارد مطبوعات شدند.
این افراد ذهنیت سینمایی، تئاتری و هنری داشتند و خیلی کلیشهای نبودند، مانند مطالبی که در دانشگاهها در مورد تیتر و لید و خبر و انواع و اقسام آن درس میدهند. فهمی فراتر از آن داشتند. این تحولات اجتماعی به اضافه تحولات رسانهای که در دهه ۷۰ اتفاق افتاده بود، جامعه را به سمت فضایی تازه و جدید رهنمون میکرد.
اگر خاطرتان باشد، آن زمانها بحثی به نام سافت نیوز (نرمخبر) مطرح شد. به همین دلیل، خبرنگاران و اهل رسانه و مطبوعات از آن فضاهای خشک و قالبهای متصلب تیتر و لید کمی فاصله گرفتند و خبر به سمت نوعی داستان، روایت و گزارشهای خیلی نرم و قصه گونه پیش می رفت. این وضعیت متاثر از تحولات دانشگاهی و علمی نبود بلکه متاثر از تحولات فرهنگی جامعه و نسلی بود که خود را در مطبوعات دوم خرداد با آن همه گستردگی و تنوع نشان داد.
بهنظرم، آن زمان دوران شکوفایی در عرصه مطبوعات ایران بود. من هم درگیر این موضوع بودم و با بعضی مطبوعات و روزنامههای بهاصطلاح دوم خردادی همکاری داشتم. بنابراین، وقتی از آنجا به خبرگزاری آمدم، احساس کردم در یک فضای اداری هستم، نه در فضای رسانهای. یعنی آدم بهخوبی حس میکرد ضوابط، سلسله مراتب، شئونات، روابط و مناسباتی که اینجا وجود دارد؛ خیلی با آن فضای رسانه ای تناسبی نداشت، مخصوصا برای ما که در حوزه مطبوعات بودیم و تحریریه روزنامهها و مطبوعات را هم در کیهان و اطلاعات و هم در مطبوعات دوم خرداد تجربه کرده بودیم.
احساس میکردم آنجا نظام افقی وجود دارد و اینجا خیلی سلسله مراتبی و اداری است. یعنی مدیرعامل دارید، معاون دارید، مدیرکل دارید، معاون مدیرکل دارید، بعد هم سردبیر و دبیر و خبرنگار... . این سلسله مراتب هنوز در آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد هست و این مشکل وجود دارد. به نظر من، این ساختار تناسبی با یک سازمان رسانهای ندارد و به یک معنا، سازمان خبرگزاری آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد متاثر از فضای بروکراتیک اداری بوده و هست. من که در وزارت ارشاد بودم و آن سلسله مراتب و قواعد و ضوابط بروکراتیک آنجا را دیده بودم، میفهمیدم در خبرگزاری انحراف بزرگی رخ داده است. این اولین چالشی بود که در آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد حس میکردم؛ چون این فضا خیلی با نوع تولید، محصول و کاری که خبرگزاری انجام میدهد، تناسب ندارد.
همان موقع، این بحث را مطرح کردم. بحث این بود اگر اینجا را میخواهید با جایی مقایسه کنید، نباید با وزارت ارشاد، معاونت مطبوعاتی، سازمان سینمایی و فرهنگی یا دستگاههای اداری دیگر مقایسه کنید. اگر میخواهید آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد را مقایسه کنید، باید با کارخانهای مقایسه کنید که هر لحظه یک محصولی را تولید می کند. در خط تولید، انتشار انبوه میدهد و توزیع میکند. به این ترتیب، خبرگزاری یک نهاد مولد است، نه یک نهاد بروکراتیک؛ نهادی که در هر لحظه، کالایی را تولید میکند آن هم توسط خبرنگار. بنابراین، اگر میخواهید مقایسه کنید، به فضای کارخانه نزدیکتر است تا به فضای بروکراتیک اداری. بههمین دلیل، گفتم چه کسی این محصول را کنترل میکند؟
آن زمان ما هر روز هزار عنوان خبر منتشر میکردیم. گفتم چه کسی کنترل میکند که این تولیدات خبری طبق چه ضابطه و ارزشهایی منتشر میشود؟ هم به لحاظ فرم، یعنی تیتر و لید و بحثهای ویراستاری، تنظیم خبرو هم از جهت محتوا که آیا مطالبی که تولید میشود، در چارچوب آن خط و مشیهایی است که سازمان تعیین میکند.
این بحث مطرح بود که اولا، سازمان چه خط و مشی خبری باید داشته باشد و ثانیا، خروجیها و تولیدات خبری با آن خط و مشی تطبیق و سازگاری دارد؟ اینجا باز با همان ایده به نوعی کارخانهای، گفتم آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد باید یک نهاد نظارت و ارزشیابی خبری داشته باشد. یعنی همانطور که در کارخانهها، فرایند کنترل کیفیت دارید، اینجا هم باید نهاد نظارت و ارزشیابی داشته باشید. چون سردبیران، دبیران و خبرنگاران آنقدر در روز درگیر پوششهای خبری و سوژهها هستند (مخصوصا آن زمان که فضا مقداری پرشور بود)، که دیگر نمیرسند این جنبهها را خیلی دقیق بررسی کنند. به همین دلیل، گروه نظارت و ارزشیابی اخبار را آن زمان راه انداختم.
یکی از همکارانی که الآن هم سمت مهمی در سازمان صداوسیما دارد، بهعنوان رئیس گروه یا همان سردبیر نظارت و ارزشیابی خبری آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد منصوب شد. بعد هم آدمهای خبره، نخبه و سابقهدار این حوزه در اتاق خبر را آوردم که در این گروه بنشینند و اخبار را از دو جنبه بررسی و ارزشیابی کنند؛ هم از جنبه فرم و هم از جهت محتوا.
دومین بحثی که اینجا مطرح کردم نوعی به چالش کشیدن این نظام بروکراتیک در آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد بود. بحث من، خبرنگارمحوری بود. آن زمان خیلی این موضوع را دنبال کردم که البته چالشهایی هم داشت. بحث من این بود چه کسی اینجا خبر تولید میکند؟ محصول این کارخانه و این دستگاه مولد را در نهایت چه کسی بیرون میفرستد؟ به طور طبیعی، پاسخ خبرنگار است. یعنی کسی که در نهایت اسمش را در خبرگزاری مولد میگذاریم، خبرنگار است که کالای خبر را تولید میکند.
درست است چارچوبها و ضوابطی برای این کار گذاشته میشود و کمکها یا راهنماییهایی به خبرنگار برای انتشار خبر صورت میگیرد ولی خبرنگار است که نقطه تعیین کننده و اساسی یک خبرگزاری محسوب میشود. در بسیاری از نهادهای خبری دنیا میبینید خبرنگاران و گزارشگران، مشهورتر و حتی بنامتر از مدیران، مقامها و مسئولان رسانهای آنجا هستند. شاید کسی نداند مدیرعامل بی بی سی و سی ان ان چه کسانی هستند ولی خیلی خبرنگاران و گزارشگران اینها در دنیا مشهور هستند؛ چون امضای آن خبرنگار و گزارشگر در آخر، پای خبر میآید و باید بیاید. این یکی از ضعفهای آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد بود که اجازه نمیداد خبرنگار هویت داشته باشد و شخصیتی برای خودش باشد که بتواند اسم خودش را پای خبر بگذارد و بگوید این محصول من است. درست است سازمان کمک کرده و پول، امکانات و تجهیزات در اختیارش گذاشته، ولی بههرحال او این خبر را منتشر میکند. این موضوع را آن زمان تا حد زیادی مطرح کردم و کار پیش رفت، ولی در یک نظام اداری متصلب و سلسله مراتبی که همه اینها در آن مدعی هستند، کار سختی است.
در ساختار آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد، غیر از مدیرعامل که به یک معنا باید مسئولیت داشته باشد و حق هم دارد، همه مدیران کل، سیستم اداری و سلسله مراتب تشکیلاتی، به نوعی خودشان را محق میدانند برای اینکه در محتوای خبر، حتی نحوه تنظیم آن و سوژه گیری، سوگیری و همه مراحل تولیدات خبری نقش آفرینی کنند.
آژانس خبری کارآفرینان اقتصادی در حال پوست اندازی
واکنش نیروهای سازمان نسبت به تغییرهایی که میخواستید اعمال کنید چه بود؟
زمانی که ما آمدیم، همانطور که جامعه در حال دگردیسی بود، خبرگزاری هم از نظر نیروی انسانی در حال دگردیسی بود. در آن ایام، خبرگزاری بیش از دو دهه بعد از انقلاب فعالیت داشت و نسلی از نیروهای باتجربه آن، به سن بازنشستگی یا جاافتادگی رسیده بود. اینها یا از صحنه خبر و خبرگزاری کنار میرفتند، یا به دلیل پختگی، تجربه و ورزیدگی که داشتند، به بیرون از خبرگزاری میرفتند تا سمتی بگیرند. جاهایی هم مشغول شده بودند. بعضی از آنها هم بهعنوان آدمهای خبره بودند. در کنار آنها، نسل جوانی هم در آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد آموزش دیده و تربیت شده بود. این نسل در حال بالاآمدن بود و داشت شکوفا میشد و نسل قبلی هم آرامآرام کنار میرفت.
این بحثهایی که من آن زمان مطرح میکردم، هنوز هم میبینید، در آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد جذاب و شنیدنی بود و در واقع، حتی نسل قبلی نمیتوانست در برابرش موضع بگیرد. چون بحث مهمی بود، حتی آدمهای خبره و آنها که کار رسانهای کردهاند، بهخوبی میفهمیدند اینجا یک دستگاه دولتی بهمعنای بروکراتیک آن نیست. اینجا یک سازمان خبری است. وابسته به دولت است؛ اما سازوکارهای خود را دارد و باید با این فضا و کارکردی که دارد، متناسب باشد تا آن نقش خود را بهخوبی ایفا کند.
خطوط قرمز آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد، خطوط امنیتی کشور بود
خطوط قرمز آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد در زمانی که قائم مقام و معاون خبر آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد بودید، چه بود؟
در مورد خطوط قرمز، چیز خاصی در آن دوران نبود که بگوییم فقط خاص آن دوران بود و در دورههای دیگر، قبل و بعد از ما نبوده است. این خطوط همین الآن هم به نوعی دیگر وجود دارد. اینکه بههرحال، خبرگزاری از چارچوب سیاستهای دولت فراتر نرود.
البته انتقاد و چالشی وجود داشت و آن این بود که فراتر رفتن، آیا به نحوه تنظیم خبر بستگی دارد یا اینکه سیاست کلان و کلی ما، نتیجهاش باید این باشد؟ اینها دو رویکرد متفاوت است. یک زمانی، دولت سیاستها و راهبردهایی برای خودش در حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره دارد. طبیعی است خبرگزاری نمیتواند مخالف و ضد این سیاستها و راهبردها باشد، اما این ضد نبودن به آن معنا نیست که تبلیغاتچی آن سیاستها و راهبردها باشد، هیچ انتقادی در باره نحوه اجرای آنها نداشته باشد و آرا و نظریههای دیگر را هم به نوعی کنار بگذارد.
ما در دوره دوم خرداد یعنی دوره اصلاحات بودیم. پس، به نظر میرسد آن موقع بحث باید این باشد که فقط اصلاح طلبان باید به خبرگزاری بیایند و خبرهایشان منتشر شود یا بازتاب داده شود، اما ما چنین سیاستی نداشتیم چون خودمان هم میفهمیدیم این سیاستهای یکجانبه گرایی یا نوعی خالص گرایی، جواب نمیدهد. بنابراین، در اینجا باز بود و در آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد با خیلی از نیروهای اصولگرای آن موقع که مثل امروز هم متنوع نشده بودند، همکاری داشتند. بنابراین، خطوط قرمز ما در حد همان خطوط کلی امنیتی بود که از طریق دستگاههای ذیربط ابلاغ میشد.
یعنی اخبار خاصی را سانسور نمیکردید؟
نه، آن موقع در آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد دو خروجی داشتیم. یکی خروجی عادی بود که در آن، خبرها برای همه مطبوعات و مشترکان منتشر میشد. همانطور که گفتم ما آن زمان در دوره تحول بودیم و از نظر فنی هم، از تلکس به سمت رایانه (البته از نوع داس) میآمدیم. هنوز خبرگزاری به مرحله وب نرسیده بود. بنابراین، دو خروجی با سیستم عامل داس داشتیم. یکی خروجی عادی یا همان مطبوعاتی و دیگری خروجی ویژه یا محرمانه بود. در نتیجه، آن خبرهایی که احساس میکردیم حساسیتهای امنیتی دارد، در خروجی ویژه برای مسئولان ذیربط منتشر میشد.
رقیبی به نام مطبوعات
برخی مدیران عامل آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد مانند آقای وردینژاد می گویند که در دوران مدیریت خود تلاش داشتند بولتن ویژه یا خروجی ویژه را کمرنگتر و کوچکتر کنند تا اخبار بیشتری در خروجی مطبوعاتی منتشر شود. زمان شما چطور بود؟
چنین احساسی نداشتیم. فضایی که آقای وردی نژاد کار خود را در خبرگزاری شروع کرد با فضای زمانی که ایشان از آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد میرفت، خیلی تغییر کرده و جامعه خیلی بازتر شده بود، مخصوصا ایشان در دوره دوم خرداد هم بودند. بهطور طبیعی، وقتی فضای جامعه بازتر شده بود، در خبرگزاری هم خیلی از خبرهایی که بهاصطلاح ویژه یا محرمانه محسوب میشد، حالت محرمانه بودنش را از دست داده بود چون مطبوعات، رقیب خبرگزاریها شده بودند.
تا قبل از دوم خرداد، خبرگزاریها یکه تاز عرصه رسانه بودند چون هم صدای آنها صدای قوی و نیرومند بود و شنیده میشد و هم به دلیل اقتدار سازمانی و فنی، میتوانستند در جاهای مختلف، صدای غالب باشند. آن زمان، خبرگزاریها تغذیهکننده مطبوعات هم بودند. مطبوعات قبل از دوم خرداد، خبرها را خیلی نرم و ملایم منتشر میکردند تا به کسی برنخورد. اما همانطور که گفتم، دوم خرداد فضا را باز کرد. در نتیجه، آنچه تا قبل از آن بهعنوان مطالب ویژه و محرمانه محسوب میشد، خیلی عادی در رسانهها و فضای رسانهای انتشار می یافت. خبرهای خیلی زیادی با این شکل منتشر می شد. کاری به درست یا غلط بودن آنها ندارم. می خواهم بگویم فضای جامعه و رسانهها خیلی متحول و دگرگون شده بود. بنابراین، اصلا معنی نداشت خیلی از خبرها در خروجی ویژه آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد منتشر شود. همین الآن هم همینطور است. معنی ندارد خیلی از خبرها، ویژه تلقی شود.
رقابت تنگاتنگ با ایسنا
در آن ایام، شما با رقیبی تازهنفس به نام ایسنا مواجه شده بودید. چطور توانستید این رقابت را مدیریت کنید؟
همانطور که در مورد فضای اداری آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد گفتم، شرایط سخت بود. ولی در جاهایی مانند حوادث کوی دانشگاه یا برخی موضوعات دیگر، بهنظرم رقابت تنگاتنگی با ایسنا داشتیم و اتفاقا، به دلیل سابقه و تجربه خبرنگاران آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد، خیلی جاها، جلوتر و موثرتر حرکت کردیم.
گزارش لحظه به لحظه از حمله به خوابگاه طرشت
شما در زمان خوابگاه طرشت در آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد بودید؛ حادثه ای که ۲۴ خرداد ۱۳۸۲ با حمله افرادی آشوبگر به سرکردگی «سعید عسگر» به خوابگاه دانشگاه علامه طباطبایی رخ داد و در آن، تعدادی از دانشجویان مصدوم و بستری شدند.
بله، آنجا خبرنگار میدانی داشتیم که لحظه به لحظه گزارش میداد. خیلی بهروز و به دقیقه خبر میدادیم. سعی میکردیم از نظر محتوایی هم خودمان را به چارچوبهای فضایی و امکاناتی، یعنی شرایطی که جامعه داشت، نزدیکتر کنیم. ولی بههرحال، آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد مقیدات سخت اداری را هم دارد.
نظرسنجی درباره رابطه با آمریکا
چه اتفاقات مهم دیگری در دوره شما افتاد؟
مهمترینش بحث مذاکره با آمریکا بود.
چطور؟
یک نظرسنجی انجام شد که آقای (عباس) عبدی و (بهروز) گرانپایه که آن زمان، اسمشان هم مطرح شد، آن را در رابطه با مذاکره با آمریکا انجام داده بودند. آنها نظرسنجی کرده بودند که مردم ایران چقدر تمایل به مذاکره با آمریکا دارند؟ گرایش کلی این تحقیق آن بود که مذاکره باید انجام شود. نتایج آن را به وزارت کشور داده بودند و این وزارتخانه هم نسخهای از گزارش را برای خبرگزاری فرستاد. قرار بود آن را روی همان خروجی ویژه یا محرمانه منتشر کنیم؛ اما اشتباه انسانی باعث میشود به جای خروجی محرمانه، روی خروجی عادی برود.
این موضوع، به نوبه خود، مسائلی در فضای سیاسی جامعه و برای آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد به وجود آورد. قاضی (سعید) مرتضوی وسط آمد و چند نفر از جمله عباس عبدی، گرانپایه و یکی از سردبیران آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد را بازداشت کرد. یکی دیگر از موضوعاتی که آن موقع اتفاق افتاد، سخنرانی هاشم آقاجری در همدان بود که به خاطر آن تا صدور حکم اعدام برای او پیش رفتند.
حکم اعدام آقاجری
این خبر را چطور پوشش دادید؟ یادم هست که دانشگاهها سر این جریان مقداری شلوغ شد.
بله، خیلی سروصدا کرد. البته باز هم آن خبر را در خروجی عادی نداده بودیم؛ بلکه سخنرانی ایشان را روی همان خروجی ویژه آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد منتشر کردیم. منتها ظاهرا این خروجی به دست خیلی دوستان اصولگرا هم میرسید. آنها این خبر را منتشر کردند و این غائله به وجود آمد.
اخبار تحولات بعد از این حادثه مثل اعتراض های دانشجویی و غیره روی خروجی عادی آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد رفت؟
اخبار دادگاه و مسائل مرتبط با آن روی خروجی عادی و مطبوعاتی آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد منتشر می شد چون بازخورد آن حادثه بود.
آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد و قاضی مرتضوی
میانه شما با قاضی مرتضوی چطور بود؟
شخصی یا سازمانی؟
هم سازمانی و هم شخصی.
یک تجربه دادگاه با ایشان سر قضیه چند کتاب داشتم که در وزارت ارشاد مجوز داده بودم. یک خاطره از آنجا با ایشان داشتم ولی در مورد آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد به دلیل اینکه خبر نظرسنجی را از روی خروجی عادیمان برداشتیم، چون واقعا هم اشتباه انسانی بود، آقای مرتضوی خیلی نسبت به خبرگزاری موضع نگرفت و غیر از بازداشت موقت سردبیر گروه سیاسی کار دیگری نکرد. من تجربهای در مورد آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد با او نداشتم ولی در مورد کتاب داشتم. هر چیزی بود در آن دوره با دکتر ناصری بود چون ایشان مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی (آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد) بود.
ظاهرا قاضی مرتضوی گفته بود حتی خروجی ویژه آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد هم برای ما مهم است. آن را هم زیر نظر داریم و اگر تخلفی از شما سر بزند برخورد می کنیم؟
بله از این حرفها میزد، ولی کاری به این حرفها نداشتیم. خروجی ویژه تعریف خودش را داشت، دسترسیهای محدود خودش را داشت و کارکردهای خودش را داشت.
پایان بخش اول.
دیدگاه خود را بیان کنید