
هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران (هما)، با بیش از شش دهه سابقه، نماد غرور ملی در صنعت هوانوردی است.
این شرکت که در سال 1340 تأسیس شد، روزگاری با ناوگان پیشرفته ایرباس و بوئینگ، پرواز به 60 مقصد جهانی و دریافت گواهینامه رضایت مشتری، بهعنوان برترین خط هوایی خاورمیانه میدرخشید.
لوگوی منحصربهفرد هما و پیشگامی در فروش آنلاین بلیط در ایران، بخشی از افتخارات این برند ملی است.
اما امروز، هما زیر بار تحریمهای ظالمانه و سوءمدیریت به تنگنا افتاده و سیاسیون بابت تصاحب افتخار خرید دو هواپیمای مستعمل 13ساله، بهعنوان دستاوردی بزرگ رقابت میکنند و جشن میگیرند.
تحریمهای هستهای، هما را از دسترسی به ناوگان مدرن محروم کرده و این شرکت را به سمبل مظلومیت صنعت ایران بدل ساخته است.
اما آنچه بیش از تحریم قلب را میفشارد، مصادره این دستاوردهای ناچیز توسط سیاسیونی است که برای کسب اعتبار، در گذشته حتی به نصب بنرهای تبریک روی تریلیهای حمل خودروهای وارداتی یا هواپیماهای دستدوم مبادرت میورزیدند.
وزیر سابق راه و شهرسازی دولت سیزدهم، با شتابزدگی و بدون توجه به ریشههای این محدودیتها، پا برهنه به وسط ماجرا پریدهاند و تلاش میکنند این خرید را به نام مرحوم رئیسی و دولتش ثبت کند.
این رویکرد جبهه پایداری و همفکرانش، که هر اقدام کوچک را به مثابه «شقالقمر» مصادره میکنند، نهتنها توهین به شعور ملت است، بلکه یادآور ناکارآمدیهایی است که هما را از اوج به حضیض کشانده.
مردم ایران، که روزگاری با غرور سوار بر هواپیماهای مدرن هما به اقصی نقاط جهان سفر میکردند، امروز باید برای ورود دو هواپیمای فرسوده شادمانی کنند.
این مرثیهای است برای ملتی که شایسته بهترینهاست، اما گرفتار بازیهای سیاسی و تحریمهای تحقیرآمیز شده.
نکوهش بر کسانی باد که این افتخار ملی را به چنین روزی انداختند و به جای چارهاندیشی، با پروپاگاندا و شعارهای تبلیغاتی، زخمهای ملت را عمیقتر میکنند.
هما، همچون ایران، در انتظار روزی است که دوباره با بالهای باز، آسمان افتخار را درنوردد، نه اینکه در تنگنای سیاستبازی و تحریم، به پروازهای حداقلی بسنده کند.
دیدگاه خود را بیان کنید