
در دنیای پرشتاب امروز که تصویر و صدا در کسری از ثانیه قضاوت میشوند، هنرِ ماندگار شدن در ذهن و دل مخاطب، دیگر تنها وابسته به زمان و تکنیک نیست؛ بلکه نیازمند صداقت، شهامت، و فهم عمیق از انسان و اجتماع است. اینجاست که فیلم کوتاه، بهمثابه یک فرم فشرده اما عمیق، میتواند روایتگر حقیقتهایی باشد که گاه در ازدحام رسانههای پرزرق و برق گم میشوند. در چنین فضایی، گفتوگو با هنرمندی چندوجهی که مرزهای تئاتر، سینما، آموزش و رسانه را درنوردیده، میتواند نوری بر این مسیر بیندازد.
میشال حورانی بازیگر، کارگردان، مجری و استاد دانشگاه لبنانی با تجربهای غنی در عرصههای مختلف هنری و آموزشی از جمله هنرمندانی است که حضور مؤثری در تربیت هنرمندان جوان و پیوند زدن هنر با آموزش داشته است.
او بنیانگذار مؤسسه On Stage برای آموزش مهارتهای ارتباطی و نمایشی است و تجربه آموزش به نمایندگان مجلس الجزایر، کشیشان و چهرههای سیاسی را در کارنامه دارد. حورانی مدرک مطالعات پیشرفته در هنرهای بصری و نمایشی را از دانشگاه روحالقدس کسلیک و مدرک عالی بازیگری و کارگردانی را از دانشگاه لبنان کسب کرده است. سالها تجربه تدریس در دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه آمریکایی علوم و فناوری و دانشگاه انتونی، او را به چهرهای آشنا در میان نسل جوان هنرمندان بدل کرده است.
با این پیشزمینه به سراغ دیدگاههای او درباره فیلم کوتاه، جشنوارهها و تجربهاش از مواجهه با سینمای ایران رفتیم. گفتوگویی که در ادامه میخوانید دریچهای است به نگاه انسانی، صادقانه و فرهنگیِ او به هنر معاصر.
آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد: به نظر شما در دورانی که شبکههای اجتماعی نقش مهمی در زندگی روزمره پیدا کردهاند و بسیاری از محتواها را تحت تأثیر خود قرار دادهاند، آیا جایگاه فیلم کوتاه هم تغییر کرده است؟ بهنظرتان فیلمهای کوتاه میتوانند با زبان این فضا بیشتر و بهتر با مردم ارتباط بگیرند؟
ظهور رسانههای اجتماعی باعث دگرگونی شیوههای ارتباطی و مصرف محتوای سنتی، از جمله فیلم و رسانههای کلاسیک بهطور بنیادین شده است. به نظر من، تأثیرات منفی این تحول از جنبههای مثبت آن فراتر رفته است. مهمترین پیامد منفی آن، نهادینه شدن سطحینگری و بیمحتوایی بهعنوان مفاهیم رایج، محبوب و ارزشمند است؛ امری که به هموار شدن عمق انسانی و ارزشها و پذیرش کورکورانه روندها و محبوبیتهای زودگذر منجر شده است. البته این یک تعمیم به همه رسانههای اجتماعی نیست بلکه به اکثریت آنها اشاره دارد.
از این رو، فیلمهای کوتاه با چالش بزرگی در حفظ تمایز، زبان هنری و عمق موضوعی خود در برابر این تغییرات مواجه هستند. در برابر این تحولات، نیاز فزایندهای به پایبندی به سینما بهعنوان زبانی عمیق، غیرسطحی و درعینحال قابلدسترس برای مردم وجود دارد.
من معتقدم که فیلم کوتاه نباید در موج غالب رسانههای اجتماعی و مفاهیم آن حل شود و نباید زبان آن را بپذیرد. بلکه باید از هویت منحصربهفرد و اصالت خود محافظت کند تا بتواند تفاوت ایجاد کند. سینما باید همچنان متفاوت و در عین حال قابل ارتباط باقی بماند.
شما در پروژههای مختلف و جشنوارههای بینالمللی حضور داشتهاید. بهنظر شما، جشنوارههای فیلم کوتاه مانند جشنواره بین المللی فیلم ۱۰۰ چه ویژگیهایی دارند که آنها را از سایر جشنوارهها متمایز میکند؟ چگونه این نوع جشنوارهها میتوانند بستری برای رشد هنرمندان و فیلمسازان جوان فراهم کنند و چه تأثیری بر ارتقاء سینما و تئاتر دارند؟
من معتقدم که جشنوارههای فیلم کوتاه یک ضرورت هستند؛ عرصههایی بیبدیل برای فیلمسازان نوپا تا بتوانند تعامل کنند، مرزهای خود را بیازمایند، شبکهسازی کنند و خود را بهطور خلاقانه ابراز کنند. این رویدادها نقش بنیادی در شکلگیری مسیر اولیه فیلمسازی آنها دارند و این فرصت را در اختیارشان میگذارند تا چشماندازهای خود را با جامعهای بینالمللی در میان بگذارند.
افزون بر این، جشنوارهها نقش کلیدی در پرورش ذهنیت سینمایی معاصر در میان خالقان جوان ایفا میکنند و به آنها امکان میدهند تا نگاهی هنری و انسانی به چالشهای جهان پیدا کنند. این جشنوارهها در حکم آزمایشگاههای اولیه اکتشافات سینمایی نسل جوان هستند که با صداها و ایدههای نو، سینما را زنده نگه میدارند و مسیر تکامل آن را هموار میسازند.
شما تجربههای زیادی در تئاتر و سینمای لبنان دارید و بهطور ویژه در زمینه بازیگری و کارگردانی فعالیت کردهاید. آیا تاکنون فیلم کوتاه ایرانی دیدهاید که از نظر فرمی یا احساسی بر شما تأثیر گذاشته باشد؟ بهعنوان یک هنرمند با دیدگاه فرهنگی خاص، چه ویژگیهایی را در سینمای کوتاه ایران میبینید که ممکن است در دیگر کشورها کمتر دیده شود؟
از تجربهام به عنوان عضو هیات داوری در چندین جشنواره فیلم، فرصت تماشای تعدادی فیلم کوتاه ایرانی بهویژه در بخش تجربی را داشتهام. آنچه بیش از همه توجه مرا جلب کرد، زبان هنری قدرتمند، عمق احساسی غنی و انتخابهای خلاقانه جسورانه این فیلمها بود. این آثار از کشف شکل و احساس به شیوههای اصیل هراسی ندارند.
سینمای کوتاه ایران اغلب با زبان بصری شاعرانه و لایههای احساسی ظریف خود برجسته میشود. همچنین تحسین میکنم که بسیاری از این فیلمها به موضوعات عمیقاً انسانی و جهانی میپردازند در حالی که همچنان به واقعیتهای محلی پایبند میمانند و اغلب محدودیتها را با خلاقیت چشمگیری پشت سر میگذارند. این ترکیب از اصالت و نبوغ به سینمای ایران، صدایی منحصر به فرد و جذاب در عرصه جهانی میبخشد.
اگر قرار بود خودتان عضوی از هیات داوران جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰ باشید، چه مؤلفههایی برایتان اولویت داشت؟
من صداقت احساسی و اصالت را در اولویت قرار میدهم. در تنها ۱۰۰ ثانیه، مهمترین چیز توانایی ایجاد تأثیر واقعی است؛ خواه از طریق یک ایده جسورانه، یک احساس قدرتمند یا یک نگاه تازه. سادگی همراه با عمق همیشه برای من بیشتر از کمال فنی برجسته میشود.
توصیه شما به جوانانی که علاقهمند به ساخت فیلم کوتاه هستند، چیست؟
من به جوانان علاقهمند به ساخت فیلم کوتاه توصیه میکنم که شجاع باشید. محدودیتها را بپذیرید. آنها میتوانند خلاقیت شما را تقویت کنند. همیشه وفادار بمانید به چیزی که شما را به حرکت درمیآورد، زیرا صداقت دلها را لمس میکند، فارغ از قالبی که در آن بیان میشود.
دیدگاه خود را بیان کنید