
به گزارش آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد از اداره کل روابط عمومی سازمان سینمایی، احمدرضا معتمدی در دومین نشست تخصصی «کتاب و سینما» با عنوان «فلسفه سینما؛ علوم انسانی» با اشاره به آشنایی خود با فلسفه فیلم از دهه هفتاد میلادی، گفت: فلسفه همچون زبان، مفاهیم را تولید میکند و سینما نیز این کار را از طریق تصویر انجام میدهد.
وی با اشاره به دیدگاه دلوز، تاکید کرد که پس از جنگ جهانی دوم، نسبت میان سینما و حرکت از بین رفته و بحث سینما و زمان برجسته شده است.
کارگردان «دیوانهای از قفس پرید» بیان داشت: نظریههای فیلم وابسته به فعالیت یک فیلمساز نیستند و هیچ کارگردانی صرفاً بر اساس نظریه، فیلمساز نشده است. من معتقدم سینما از درون وجود سینماگر تراوش میکند و هویتی بصری پیدا می کند.
فلسفههای مضاف و تأثیر آنها بر سینما
معتمدی با اشاره به شکلگیری فلسفههای مضاف پس از رشد علوم مختلف افزود: علوم انسانی، تجربی و ادبی نیز با ورود فلسفه به حرکت درآمدند. از دهه ۱۹۶۰ تا امروز، بیش از ۵۰ نظریهپرداز مهم در این حوزه فعال بودهاند که از جمله آنها میتوان به آلن بدیو و ژان بودریار اشاره کرد.
معتمدی تأکید کرد: فلسفه هنر و نظریات کانت بهعنوان پدر مدرنیته، نقشی جدی در تبیین زیباییشناسی سینما دارند. این نگاه، سینما را از حالت بازنمایی سرگرمکننده به ابزاری برای تفکر بدل کرده است.
احمدرضا معتمدی در حوزه فلسفه هنر، زیباییشناسی، نشانهشناسی هنر و سینما پژوهشهایی انجام داده و علاوه بر نگارش ۱۰ کتاب و ساخت ۷ فیلم سینمایی، و کارگردانی ۶ نمایش تئاتری را نیز برعهده داشتهاند و در علوم حوزوی و فلسفه اسلامی نیز صاحب نظر است. آخرین کتاب منتشرشده از او درباره فلسفه فیلم است.
خلاقیت شرط لازم است نه کافی
حمیدرضا افشار استاد دانشگاه گفت «خلاقیت شرط لازم است اما شرط کافی، پیوند با علوم انسانی است.» و به نبود زیرساختهای نظری در نهادهای سینمایی مانند دانشکدهها اشاره کرد و آن را مانع پیشرفت دانست.
افشار ادامه داد: همچنان در آثار برخی فیلمسازان گذشته مانند شهید ثالث و فروغ فرخزاد باقی ماندهایم. نبود فضای مناسب برای فیلمهای اندیشهورز، باعث سلطهی فیلمهای کمدی و ایجاد سلیقهسازی سطحی شده است.
آیا سینمای فلسفی نیاز به دانش فلسفی دارد؟
مهرزاد دانش منتقد سینما گفت «برخی فیلمسازان بدون تحصیلات فلسفی، آثار عمیق خلق کردهاند» که معتمدی در پاسخ گفت: در بررسی آثار فلسفی، مساله مهم، درک دغدغههای انسانی و هستیشناسی است نه لزوماً تحصیلات دانشگاهی.
معتمدی با بررسی آثار آنتونیونی و اصغر فرهادی، به تمایز نگاه فلسفی در سینما اشاره کرد و گفت: اگر توجه کرده باشید در فیلم «ماجرا» مساله «وجود» انسان مطرح میشود، در حالیکه در «درباره الی»، بلافاصله فقدان جایگزین میشود.

سینمای فلسفی و مرز آن با سینمای شبه فلسفی
معتمدی در پاسخ به این سوال که چگونه میتوان فیلمهای فلسفی اصیل را از آثار شبهفلسفی تشخیص داد، گفت: این موضوع در نقد سینمای ایران مغفول مانده است و متاسفانه دلیل این مسئله را باید در کاهش تعداد متفکران سینمایی در کشور جستوجو کرد. فیلمهایی مانند «یادآوری» اثر نولان، نمونههایی از مواجهه سینما با پرسشهای فلسفیاند. این فیلمها، مانند آثار افلاطون، بیش از آنکه پاسخی بدهند، پرسشهایی بنیادین مطرح میکنند.
سومین نشست امروز جمعه ۱۹ اردیبهشت ساعت ۱۴ با حضور رضا کیانیان، فریدون جیرانی و مهرزاد دانش با موضوع « رابطه متقابل کتاب و سینما» برگزار میشود.
دیدگاه خود را بیان کنید