
به گزارش آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد از مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات فرهنگ و آموزش مرکز پژوهش ها در گزارش «پدیده لبوبو در ایران؛ تحلیلی فرهنگی و چارچوبی برای سیاستگذاری در حوزه سرگرمی» آورده که این گزارش به تحلیل جامع و چندوجهی پدیده فرهنگی عروسکهای «لبوبو» و رواج گسترده آن در بازار ایران میپردازد.
در ادامه ذکر شده که یافتههای کلیدی این پژوهش نشان میدهد که این پدیده در ایران، بیش از آنکه بازتابی مستقیم از بازار جهانی کالاهای کلکسیونی باشد، پدیدهای ثانویه و مبتنیبر زیستبومی پیچیده از کالاهای تقلبی است.
در این گزارش با بیان اینکه ظهور این موج، ناشی از تلاقی سه عامل اصلی است. به توضیح این عوامل پرداخته و آورده که نفوذ سریع روندهای جهانی از طریق شبکههای اجتماعی و فرهنگ هواداری در ایران، رشد فرهنگ جهانی «کودکبزرگسال» که در آن بزرگسالان به مروجان و مصرفکنندگان اصلی اسباببازیهای کلکسیونی و فیجتها تبدیل شدهاند و وجود یک خلأ عمیق و ساختاری در بازار داخلی برای تولید و عرضه محصولات فرهنگی جذاب و متناسب با سلیقه و هویت نسل جدید از جمله این عوامل هستند.
در ادامه تصریح شده که این گزارش، ضمن تشریح دقیق خاستگاه هنری و مدل کسبوکار جهانی شرکت پاپمارت و دلایل موفقیت چشمگیر آن در تجاریسازی مالکیت فکری، میزان واقعی فراگیری این عروسک (حدود دویستهزار عدد)، اثر سیاستگذاری فرهنگی غیرتجویزی و نمایش قدرت نرم فرهنگی و تجاری چین را شناسایی و مطرح کرده است. در نهایت، چارچوب سیاستگذاری راهبردی سهوجهی، شامل اصلاحات اقتصادی و تقویت قوانین مالکیت فکری، پرورش اقتصاد خلاق داخلی و حمایت از مصرفکننده و تنظیمگری بازار ارائه میشود. این سه وجه، شامل اقدامهای پیشنهادی جزئیتری همچون بهبود تقنینی مالکیت فکری، ایجاد قطبهای خلاق، طراحی و اجرای برنامه ملی طراحی شخصیت، تنظیمگری بازار از طریق برچسبگذاری شفاف و نظارت بر بازاریابی از طریق چهرههای اثرگذار (اینفلوئنسر) میشود. هدف این سیاستها، تبدیل چالشهای ناشی از این پدیده به فرصتهایی ملموس در عرصه اقتصاد فرهنگ کشور است.
در بخش یافتههای کلیدی این گزارش هم آمده که نفوذ روندهای جهانی دیجیتال (رقومی): شبکههای اجتماعی بصریمحور (اینستاگرام و تیکتاک) و چهرههای تأثیرگذار بینالمللی (پدیدهای موسوم به «اثر لیزا» از گروه بلکپینک) به سرعت تقاضایی عظیم را در میان نسل کودک و نوجوان و حتی جوان ایران ایجاد کردند.
در ادامه بیان شده که بازار غیررسمی کارآمد: بازار خاکستری متشکل از واردکنندگان غیررسمی و تولیدکنندگان کالای تقلبی عموما در چین، این تقاضای نوظهور را با محصولاتی که از نظر قیمت قابل دسترستر بودند، به سرعت تأمین کرده است.
در این بخش گفته شده که خلأ در بازار فرهنگی داخلی: ناکامی برخی محصولات فرهنگی داخلی در جلب نظر مخاطب و ناتوانی در ایجاد ارتباط عاطفی با نسل زد (z)، فضایی خالی برای نفوذ شخصیتهای خارجی که با زیباییشناسی و نیازهای هویتی این نسل همخوان هستند، ایجاد کرده است.
در ادامه پیامدهای سیاستی اصلی این پدیده توضیح داده شده و آمده که از بعد اقتصادی این بازار غیررسمی به نقض گسترده مالکیت فکری، از دست رفتن قابل توجه درآمدهای گمرکی، مالیاتی و ایجاد خطرهای ایمنی و سلامتی برای مصرفکنندگان بهدلیل استفاده از مواد غیراستاندارد در محصولات تقلبی منجر شده است.
در ادامه بعد فرهنگی – اجتماعی تشریح شده و آمده که نکته حائز اهمیت آن است که محبوبیت لبوبو، برخلاف رویههای معمول، حاصل فرایند ارگانیکی از مسیر خلق محتوای داستانی تا پذیرش فرهنگی نبود؛ بلکه موفقیت اولیه آن بیش از هر چیز، نتیجه «تحمیل رسانهای» و نفوذ قدرتمند روندهای جهانی در شکلدهی به تقاضا بود.
در این گزارش گفته شده که بعد بینالمللی هم باید مورد توجه قرار گیرد. موفقیت تجاری لبوبو نمونهای برجسته از قدرت نرم مؤثر و غیردولتی چین است. این نوع قدرت نه از طریق تبلیغات حکومتی، بلکه با خلق یک محصول فرهنگی جذاب به دست میآید که توسط بخش خصوصی در سطح جهان محبوب شده و بدینترتیب، نفوذ فرهنگی ایجاد میکند. این مدل میتواند الگویی برای راهبردهای صادرات فرهنگی ایران باشد.
در بخش پیشنهادات هم بیان شده که پرداختن به پدیده لبوبو صرفاً مدیریت یک کالای مُد روز نیست، بلکه فرصتی حیاتی برای بازنگری در سیاستهای کلان کشور در حوزه صنایع خلاق، اقتصاد فرهنگ، حمایت از مالکیت فکری و نحوه ارتباط با نسل جدید است. این گزارش، یک چارچوب سه راهبردی منسجم را برای مواجهه با این پدیده پیشنهاد میکند.
اصلاحات اقتصادی و مالکیت فکری یکی از این محورها است. در توضیح این محور بیان شده که تقویت اجرای قوانین مالکیت فکری در گمرکات و سکوهای برخط، راهاندازی دادگاه دعاوی خرد برای خالقان و رسمیسازی واردات کالاهای کلکسیونی (مجموعهای) برای کاهش جذابیت بازار خاکستری باید مدنظر باشد.
در ادامه پرورش اقتصاد خلاق داخلی مورد توجه قرار گرفته و آمده که تأسیس «قطبهای خلاق» برای اتصال هنرمندان به بازار، راهاندازی برنامه ملی «انکوباتور (آزمایشگاه و شبیهساز) طراحی شخصیت» و اصلاح نظام آموزش هنر با محوریت کارآفرینی و مهارتهای تجاریسازی از پیشنهادات دیگر گزارش است.
محور سوم حمایت از مصرفکننده و تنظیمگری بازار است. در این زمینه بیان شده که اجرای استانداردهای برچسبگذاری شفاف، راهاندازی کارزارهای آگاهیبخشی عمومی با تمرکز بر خطرهای ایمنی کالای تقلبی و تدوین منشور اخلاقی برای فعالیتهای بازاریابی چهرههای اثرگذار (اینفلوئنسر) پیشنهاد می شود.
دیدگاه خود را بیان کنید