در شرایطی که اقتصاد ملی نیازمند جهش تولید و افزایش اشتغال است، تاکید شعار سال بر «سرمایهگذاری برای تولید» یک پیام روشن به کنشگران اقتصادی، سیاستگذاران و نهادهای مالی است: سرمایه باید بهصورت هدفمند و ساختاریافته به سمت فعالیتهای مولد هدایت شود. بازار سرمایه با دارا بودن ابزارها و ظرفیتهای ویژه، میتواند محور این تغییر ساختاری باشد.
بازار سرمایه؛ کانال مؤثر تخصیص سرمایه به تولید
بازار سرمایه با ابزارهایی مانند انتشار سهام و اوراق بهادار، صندوقهای پروژه، انتشار اوراق مشارکت و تأمین مالی جمعی، امکان جذب منابع بلندمدت و هدایت آن به سرمایهگذاریهای تولیدی را فراهم میآورد. این کانال، در مقابل تأمین مالی کوتاهمدت بانکی، امکان برنامهریزی بلندمدت برای طرحهای صنعتی و زیرساختی را ایجاد میکند.
تضمین بازده و ریسکسنجی: بسترسازی برای سرمایهگذاری هدفمند
برای جلب سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی به سمت تولید، لازم است سازوکارهایی برای ارزیابی شفاف ریسک و بازده پروژهها وجود داشته باشد. توسعه نهادهای رتبهبندی، پژوهشهای صنعتی، ارزیابی فنی–مالی طرحها و انتشار دادههای قابلاعتماد، از جمله اقدامات کلیدی است که اعتماد سرمایهگذاران را تقویت میکند.
ابزارهای مالی نوین برای پروژههای تولیدی
گسترش ابزارهایی مانند اوراق پروژه، قراردادهای مشارکت بلندمدت، صندوقهای خصوصیسازی زیرساخت و سرمایهگذاری جسورانه (Venture Capital) مخصوص شرکتهای دانشبنیان، امکان تأمین مالی متناسب با ماهیت و افق زمانی پروژهها را فراهم میسازد. این تنوع ابزار، سرمایهها را از سرمایهگذاریهای سفتهبازانه به سرمایهگذاریهای مولد منتقل میکند.
نقش سیاستگذاری در ایجاد جذابیت سرمایهگذاری برای تولید
حمایتهای سیاستی، از جمله مشوقهای مالیاتی هدفمند، تضمینهای اعتباری برای طرحهای کلیدی، ثبات مقررات و تسهیل فرآیندهای اداری، بستر لازم برای جذب سرمایه را فراهم میآورد. هماهنگی میان وزارتخانههای اقتصادی، بانک مرکزی و سازمان بورس برای ارائه بستههای سیاستی یکپارچه، لازمه تبدیل شعار به پروژههای عملیاتی است.
مردمیسازی و مشارکت عمومی در مالکیت تولید
بازار سرمایه میتواند فرصتهای مشارکت مستقیم مردم در مالکیت طرحهای تولیدی را فراهم کند. عرضه اولیه شرکتهای تولیدی، صندوقهای سرمایهگذاری پروژه و طرحهای سهاممحور منطقهای، مجموعهای از کانالها هستند که هم توزیع ثروت را تسهیل میکنند و هم فرهنگ سرمایهگذاری بلندمدت در اقتصاد را تقویت مینمایند.
تمرکز بر پروژههای مولد و اشتغالزا
در انتخاب اولویتهای تأمین مالی از طریق بازار سرمایه، باید بهطور ویژه روی پروژههایی تمرکز شود که ارزشافزوده بالا، اشتغالزایی قابلتوجه و پیوند فراگیر با زنجیرههای تأمین داخلی دارند؛ صنایع متوسط و کوچک مقیاس، واحدهای فرآوری کشاورزی، انرژیهای تجدیدپذیر و شرکتهای دانشبنیان میتوانند اولویتهای منطقی
پیشنهادهای اجرایی :
1. توسعه و ترویج اوراق پروژه و صندوقهای سرمایهگذاری هدفمند برای طرحهای تولیدی.
2. تقویت شفافیت و نظام ارزیابی اقتصادی–فنی پروژهها با همکاری نهادهای پژوهشی و بورس.
3. ارائه مشوقهای مالیاتی و اعتباری برای سرمایهگذاری در بخش تولید از سوی دولت.
4. برنامهریزی آموزشی و اطلاعرسانی برای افزایش سواد سرمایهگذاری عمومی و جذب سرمایه خرد.
5. تسهیل سازوکارهای پذیرش و عرضه شرکتهای کوچک و متوسط تولیدی در بازار سرمایه.
در آخر باید گفت :
شعار سال «سرمایهگذاری برای تولید» فراخوانی است عملیاتی به همه ارکان اقتصاد: از دولت و سیاستگذاران گرفته تا نهادهای مالی و سرمایهگذاران خرد. بازار سرمایه، با ابزارها و قابلیتهای ذاتی خود، میتواند نقش محوری در تحقق این فراخوان ایفا کند؛ مشروط بر اینکه اصلاحات نهادی، سیاستگذاری هماهنگ و توسعه ابزارهای مالی متناسب با نیازهای تولید اجرا شود. تحقق این هدف نهتنها به افزایش ظرفیت تولید میانجامد، بلکه زمینهساز رشد اشتغال، ارتقای فناوری و پایداری اقتصادی خواهد بود.
دیدگاه خود را بیان کنید