مساجدی که انقلاب اسلامی در آن‌ها جوانه زد

مساجد زیادی در تهران، پایگاه انقلاب اسلامی بود و نیروهای امنیتی شاه، روش‌های متعددی برای مقابله با سخنرانی‌ها داشتند؛ از جمله این‌که منبر یکی از مساجد فعال را دزدیدند تا آیت‌الله شاه‌آبادی سخنرانی نکند. او هم ایستاده با مردم حرف زد.

گروه مسجد و هیأت آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد؛ میشل فوکوی فرانسوی در یادداشت‌های خود از مشاهداتش در تهران می‌نویسد: «مساجد و روحانیان سرچشمه‌ یک تسلای دائمی‌اند. ایشان باید بیداد را نفی کنند، از دولت انتقاد کنند، ضد اقدام‌های ناشایست برخیزند، نکوهش کنند و رهنمود بدهند.»

هرچند تقریباً همه مساجد ایران در پیروزی انقلاب اسلامی، سهم و نقش و قدر دارند، اما در تهران، این مساجد، نقش قابل اعتناتری در دوران مبارزات انقلاب اسلامی پیدا کردند و مقر فعالیت‌ها و برنامه‌های انقلابیون شدند.

اینجا ‌پایگاه اصلی آیت‌الله مفتح بود

تظاهرات‌ها از مسجد قبا با پیشاهنگی آیت‌الله مفتح آغاز می‌شد. در یکی از این تظاهرات‌ها بعد از نماز عید سعید فطر،‌ جمعیت از زمین‌های قیطریه، راه افتاد و در امتداد خیابان شریعتی به توده گسترده‌ای از مردم معترض به حاکمیت شاه تبدیل شد. مسجد قبا در خیابان شریعتی تهران واقع است و از همان ابتدا به دلیل حضور آیت‌الله مفتح از پایگاه‌های مهم مبارزه علیه رژیم پهلوی بود.

مفتح که از یاران و شاگردان امام‌ بود، مسجد قبا را به مهم‌ترین مرکز حضور گسترده توده‌های انقلابی تبدیل کرد.

اولین اخبار از مواضع و اعلامیه‌های حضرت امام خمینی، جامعه روحانیت مبارز، دانشگاه‌ها، حوزه‌ها، بازار و... در این مسجد به اطلاع مردم می‌‌رسید. مسجد قبا و شهید مفتح در آن دوره عملاً رهبری فعالیت‌ها و تحرکات مردمی را در سطح بسیار وسیعی از پایتخت به عهده داشتند.

مرکز تکثیر اطلاعیه‌ها و بیانیه‌های امام

مسجد جلیلی حوالی میدان فردوسی است و مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی امامت جماعت آن را عهده‌دار شده بود. این مسجد در وقایع ۱۵ خرداد و تبعید امام، تأسیس شد و کارهای سیاسی در این مسجد، زیر پوشش کارهای فرهنگی و اجتماعی صورت می‌گرفت. این مسجد یکی از اولین پایگاه‌هایی بود که مبارزه با شاه را آغاز کرد.

مسجد جلیلی پایگاه شخصیت‌های برجسته‌ای همچون شهید‌ هاشمی‌نژاد، آیت‌الله امامی کاشانی و مقام معظم رهبری بود که در این مسجد به سخنرانی و ایراد مباحث اخلاقی می‌پرداختند. آن‌ها بارها پس از سخنرانی در این مسجد توسط ساواک دستگیر و ممنوع‌المنبر شدند.

مسجد یا پایگاه تربیت نخبگان

مسجد امیرالمومنین در خیابان کارگر شمالی از سال ۱۳۴۷ و زمان حضور آیت‌الله ‏موسوی اردبیلی به عنوان امام جماعت، به یکی از پایگاه‌های انقلاب تبدیل شد. او علاوه بر تدریس برای طلاب، حلقه بحث فلسفی را نیز با برخی از دوستان همفکر خویش تشکیل داد و پس از چند صباحی با همکاری و همفکری اندیشمندانی چون شهید آیت‌الله بهشتی و شهید آیت‌الله مطهری، تحقیق در علوم قرآن را به صورت جدی آغاز کرد.

در دهه ۵۰ در مکتب حضرت امیر (ع) برای عموم خصوصاً دانشجویان، دوره‌هایی به منظور آشنایی با مکاتب مختلف برگزار می‌شد. آن زمان کمونیست‌ها، مارکسیست‌ها و برخی از گروه‌ها که شاخص لیبرالیستی داشتند و حتی گروه‌هایی که شاخص اسلام‌گرایی داشتند، در جامعه به فعالیت مشغول بودند، اما آیت‌الله علوی تهرانی که در دهه ۵۰ امام جماعت مسجد شده بود، در مواجهه با این مکاتب، تبیین ماهیت اسلام ناب محمدی را پیش گرفت تا جوانان بدانند دین اسلام شخصی نیست و ابعاد جهانی دارد. این مکتب همچون دانشگاهی آزاد بود و دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی به‌صورت رایگان در این کلاس‌ها حضور پیدا می‌کردند.

نمایشنامه عروسکی برای تمسخر شاه!

مسجد اعظم شاه‌آبادی (رستم آباد) در میدان اختیاریه با امامت حجت‌الاسلام شاه‌آبادی رنگ و بوی انقلابی به خود گرفته بود. پدر شهید شاه‌آبادی، مرحوم آیت‌الله العظمی محمدعلی شاه‌آبادی، استاد اخلاق و عرفان امام خمینی (ره) و از مراجع تقلید بود. او اعلامیه‌‌های امام راحل را توسط دوستان خود به شهرستان‌‌ها می‌‌فرستاد و بعد از وفات آیت‌الله العظمی سیدحسین بروجردی، زعیم جهان تشیع در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ شمسی با مسافرت به روستا‌های دوردست، آرمان‌‌های پیر جماران را به مردم معرفی می‌‌کرد. حضور وی در مسجد، نقطه عطفی در برنامه‌های آن شد؛ به طوری که آن را از مسجدی معمولی به کانون مبارزه علیه رژیم طاغوت تبدیل کرد.

شاه آبادی به موازات گسترش فضای مسجد، دامنه مبارزات خود علیه حکومت محمدرضا پهلوی را بیش‌تر می‌کرد و در این زمینه کارهای جالب و نویی انجام می‌داد. برای نمونه از ابزار هنر نیز به خوبی در این مسیر استفاده می‌کرد.

در یکی از گزارش‌های محرمانه ساواک درباره این شهید آماده است: «در مسجد رستم ‌آباد پایین که امام جماعت آن مهدی شاه ‌آبادی است، نمایشنامه عروسکی در حضور عده‌ای حدود یک‌صد نفر زن و مرد اجرا شده و در این نمایشنامه هیأت حاکمه به صورت کدخدا قلمداد شده و با چوب و فلک با مردم رفتار می‌کنند. مأمورین هم می‌روند و اموال مردم را غارت می‌کنند و عده‌ای را به زندان می‌فرستند. عده‌ای را هم اعدام می‌کنند. در کنار این جریانات، نشان داده می‌شود که عده‌ای مشغول توپ‌‌بازی هستند و به این وسیله مردم را سرگرم می‌کنند»

مسجد ارک، شروع‌کننده اتفاقات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ 

شاید اولین فعالیت سیاسی مسجد ارک را بتوان یک ماه پس از افتتاح مسجد و در ماجرای قیام ۳۰ تیر۱۳۳۱ جست‌وجو کرد؛ آن هنگام که مردم در حمایت از دکتر مصدق و در مخالفت با حکومت پهلوی با بستن مغازه‌ها در بازار بزرگ به میدان ارک رفته شعار «یا مرگ یا مصدق» می‌دادند و عده‌ای در پی هجوم مأموران حکومت به مسجد ارک پناه بردند.

فعالیت سیاسی مسجد ارک، بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شکل دیگری به خود گرفت و به عنوان یکی از مراکز فعالیت سیاسی ضدحکومت پهلوی به روشنگری پرداخت. به اعتقاد برخی از شاهدان و حاضران وقایع سال ۱۳۳۲، اصل و منشاء راهپیمایی‌های این سال و حتی پس از آن، از مسجد ارک دنبال می‌شد و به میدان بهارستان ختم می‌شد.


سخنرانی پرشور حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی فلسفی

از زمان افتتاح مسجد ارک تا سال ۱۳۴۰، حجت‌الاسلام فلسفی، شیخ عباسعلی اسلامی، شیخ باقر نهاوندی، مرتضی انصاری قمی، وحید مهاجرانی، شیخ حسین خندق‌آبادی و شیخ اشرف و آیت‌الله طالقانی بر منبر آن می‌رفتند. مراسم ختم شهدای قیام ۱۵ خرداد در مسجد ارک برپا شد. همچنین بعد از تیرباران و شهادت طیب حاج‌رضایی و حاج اسماعیل رضایی، مسجد ارک از جمله مساجدی بود که برای این دو نفر مجلس ختم برگزار کرد.


تجمع مردم در مسجد ارک

بدون شک سخنران مسجد ارک، حجت‌الاسلام فلسفی، نقش بی‌بدیلی در ایجاد شور و هیجان مردم برای مبارزه با حکومت پهلوی داشت و حکومت نیز این امر را برنمی‌تافت. شیخ حسین نوری همدانی، سیدعبدالرضا حجازی، علی‌اصغر مروارید، محمدمهدی ربانی املشی، عباسعلی اسلامی، شیخ مرتضی انصاری قمی، نجم‌الدین اعتمادزاده، علی اکبر ناطق نوری، علی گلزاده غفوری، شیخ جعفر شجونی، ناصر مکارم شیرازی، سیدعبدالرسول حجازی، شیخ احمد کافی، محمد امامی کاشانی، محمدرضا فاکر، موسوی واعظ، عبدالغفار سجادی و سیدحسین اختری هر کدام برای مدتی بر بالای منبر مسجد ارک ایراد سخنرانی کردند.

رهبر، اینجا منبر رفته است

مسجد لرزاده در خیابان خراسان با امام جماعتی همچون حاج شیخ علی اکبر برهان از همان ابتدا عَلَم مخالفت با حکومت پهلوی را برافراشته بود. وی که دافعه بالایی نسبت به فرهنگ غرب و حکومت پهلوی داشت، به تناوب روی منبر نقطه نظرات انتقادی خود را بیان می‌کرد و به این ترتیب این مسجد در دهه‌های ۱۳۲۰ و۱۳۳۰ مرکز تجمع و برگزاری جلسات و مراسم گروه‌های سیاسی ـ مذهبی همچون جمعیت فدائیان اسلام، گروه شیعیان و هیأت‌های مذهبی ـ سیاسی بود. 

در سال‌های آغازین فعالیت مسجد لرزاده، حوزه علمیه مسجد نیز تحت هدایت و مدیریت آیت‌الله برهان، فعال بوده و حجج اسلام علی اکبر ناطق نوری، شیخ حسین انصاریان، سیدقاسم شجاعی و احمد مجتهدی تهرانی از شاگردان تراز اول این مدرسه علمیه اسلامی بودند.

این مسجد، پایگاه اصلی هیأت انصار بود که توسط عده‎‌ای از متدینین بازار تهران تشکیل شده بود. این هیأت محل تجمع نیروها و سخنرانی وعاظ انقلابی از جمله آیت‌الله امامی کاشانی و آیت‌‎الله خامنه‎‌ای بود.

مسجد هدایت،‌ پاتوق پیروان تمام گروه‌ها و شخصیت‌ها

این مسجد در خیابان جمهوری، نرسیده به لاله‌زار واقع است. مسجد هدایت از پایگاه‌‏های فعال در دوران مبارزات و موثر در پیروزی انقلاب بود. زمانی که عده‏‌ای از سرمایه‌‏داران آمریکایی و در راس آنان «راکفلر» بزرگترین سرمایه‌‏دار آمریکایی، به منظور عقد قرارداد بازرگانی و اخذ امتیازات به ایران وارد شده بودند اعلامیه اعتراض‌‏آمیزی روی در مسجد هدایت، نصب و نسبت به این قرارداد اعتراض شده بود. این اعلامیه برای هوشیاری و آگاهی مردم از متن قرارداد و دعوت از مردم برای اعتراض به آن بود. همچنین در این مسجد، پیام‏‌های امام خمینی در قالب جزواتی تهیه، تکثیر و در میان مردم و بازاریان منتشر می‌‏شد.

اهمیت‌ مسجد هدایت‌ به‌ خاطر‌‌ امام‌ جماعت‌ آن‌، یعنی‌ آیت‌الله سیدمحمود طالقانی‌ بود‌. وی زمانی‌ امامت‌ جماعت‌ این مسجد را عهده‌دار شد که‌ این‌ مکان‌ «تکیه‌ای‌» بیش‌ نبود و تنها در ایام‌ محرم‌ گشوده‌ و مراسم‌ سوگواری‌ در آن‌ برگزار می‌شد. او برای احیای تفکر دینی، روشنگری و بیداری جامعه به کمک آموخته‌هایش از بزرگان، مخفیانه در خانه‌ها جلسات قرآن را احیا کرد و زمینه را برای برپایی جلسات بزرگتر و آشکارتر به وجود آورد. وی جلسات تفسیر از تجربیات استادش آیت‌الله میرزا خلیل کمره‌ای بسیار استفاده کرد. این جلسات به صورت مخفی و پنهان تا سقوط رضاخان و تبعید او به خارج از ایران در سال ۱۳۲۰ و روی کار آمدن محمدرضا پهلوی ادامه یافت.

این مسجد به یُمن علم و فضیلت آیت‌الله طالقانی به ستاد مرکزی آزادی‌خواهان تبدیل شده بود و بسیاری از یاوران انقلاب، همچون رجایی، باهنر، چمران، حبیبی، شیبانی و بسیاری دیگر از مبارزان از کانون گرم علمی و سیاسی او بهره‌ها گرفتند. 

مسجد جاوید،‌ محل هسته مقاومت نیروهای انقلاب

آیت‌الله دکتر محمد مفتح از روحانیان شاخص و مبارز پیرو حضرت امام، علاوه بر فعالیت‌های پراکنده در مجامع مذهبی و علمی، امامت مسجد جاوید تهران در خیابان شریعتی (شمیران قدیم) را برعهده گرفت. دکتر مفتح، این مکان را به صورت محلی برای تجمع و تشکل نیروهای مسلمان و مبارز تبدیل کرد و آن را به سنگری دیگر در راه دفاع از ارزش‌های اسلامی و انقلابی قرار داد. در این زمان، شهید مفتح یک هسته مقاومت را متشکل کرد و مبارزان سرشناسی از قبیل آیت‌اللَّه شهید مرتضی مطهری و دکتر باهنر و… را برای سخنرانی به مسجد جاوید دعوت می‌کرد.

به مناسبت ایام شهادت امام صادق (علیه‌السلام) در مسجد جاوید آیت‌الله خامنه‌ای روز ۱۸ و ۱۹ آبان ۱۳۵۳ سخنرانی کردند. پس از این سخنرانی مسجد جاوید تعطیل شد. بعد از دستگیری آیت‌الله خامنه‌ای، دکتر مفتح که خود ممنوع‌المنبر بود بر پله دوم منبر با اعلام اینکه اجازه صحبت ندارد با اشاره‌ای کوتاه به مسأله دستگیری آیت‌الله خامنه‌ای به مردم گفت که با آرامش از مسجد خارج شوند، اما مردم که از ماجرا مطلع شده بودند با سر دادن شعار از مسجد خارج شده و اولین راهپیمایی از مسجد جاوید صورت گرفت.

در پی این حادثه در سوم آذر ۱۳۵۳ با حمله ساواک به مسجد جاوید، دکتر مفتح نیز دستگیر و به کمیته مشترک ضدخرابکاری منتقل و مسجد جاوید نیز در پی این ماجرا تعطیل شد. پس از دستگیری دکتر مفتح، عباس جاوید مسجد را به اوقاف واگذار کرد و با این اتفاق، حرکت سیاسی فرهنگی مسجد جاوید پایان یافت.

مسجدجامع بازار و منبری که عوامل رژیم دزدیدند

مسجد جامع در ضلع جنوبی خیابان ۱۵ خرداد نرسیده به خیابان پامنار قرار دارد. آیت‌الله شاه آبادی به مدت ۱۷ سال امام جماعت این مسجد بود. وی در طول امامت خود در مسجد جامع به تدریس، وعظ و خطابه می‌پرداخت و هیچ‌گونه اعتنایی به ممنوعیت منبر و دشمنی رضاخان با این گونه شعائر مذهبی نداشت. از این رو عوامل حکومت وقتی دیدند او روی منبر علیه آنها سخنرانی و افشاگری می‌کند به خیال خود برای این که او را از این کار باز دارند، منبر مسجد جامع را دزدیدند، ولی آیت‌الله شاه‌آبادی هم چنان به بازگویی حقایق علیه جنایت آنان می‌پرداخت. مؤمنین بارها در تهیه منبر دیگر به ایشان اصرار می‌کردند، ولی آیت‌الله شاه آبادی می‌گفت: من ایستاده سخن می‌گویم تا بدانند منبر سخن نمی‌گوید.

پس از وقوع فاجعه کشتار طلاب در مدرسه فیضیه در فروردین سال ۱۳۴۲، علامه رفیعی که بعد از آیت‌الله شاه‌آبادی امام جماعت شده بود، اعلامیه‌ای صادر و این جنایت را به شدت محکوم کرد. در جریان دستگیری امام و حوادث ۱۵ خرداد ۴۲، علامه رفیعی در اعلامیه‌ای به طرفداری از امام خمینی و حرکت دست جمعی علما به تهران در اعتراض به بازداشت ایشان صادر کرد و حمایتش از این اقدام روحانیون را اعلام داشت. او حتی خود به محل حبس امام خمینی رفته و به مدت نیم ساعت با ایشان ملاقات می‌کند.

مسجدی بیخ گوش دو کاخ شاه

مسجد همت در میدان تجریش و جنب امامزاده صالح (ع) قرار دارد. در سال ۱۳۲۰ آیت‌الله طالقانی امام جماعت این مسجد می‌شود؛ پیش از آن‌که امام جماعت مسجد هدایت شود. مرحوم طالقانی از همان ابتدای ورود به مسجد همت، چهارشنبه‌ها جلسه‌های سخنرانی و تفسیر قرآن برقرار کرد. این جلسه‌ها تا سال ۱۳۴۱ ادامه داشت که ایشان به دلیل انتشار اعلامیه شورای مرکزی نهضت آزادی با عنوان «ایران در آستانه یک انقلاب بزرگ» در چهارم بهمن‌ماه دستگیر و بازداشت شد.

از آن پس نیز این جلسه‌ها به همت آیت‌الله ملکی و طرفداران آیت‌الله طالقانی هم‌چنان در مسجد همت برگزار می‌شد، اما در ۲۸ مرداد ۳۲، ملکی تحت تعقیب قرار می‌گیرد به قم می‌رود و در منزل آیت‌الله بروجردی ساکن می‌شود.

مسجد همت تجریش میان دو کاخ نیاوران و سعدآباد واقع است که در زمان پهلوی از حساسیت بسیاری برخوردار بود، اما مردم می‌دانستند در این مسجد هر شب روشنگری صورت می‌گیرد و سخنرانی‌های خوبی برپا می‌شود که با حضور آیت‌الله ملکی تلاش‌های این مسجد انسجام بسیاری یافت. آیت‌الله ملکی در مسجد، انتشارات ایجاد کرده بود و دستگاه افستی در کرج مستقر کرده بود و به نشر و توزیع پیام‌های امام می‌پرداخت. او در پی شناساندن امام بود و در سخنرانی‌های مسجد صریحاً احکام امام را با نام، مطرح می‌کرد و نسبت به تبعید ایشان نیز مواضع سختی می‌گرفت. 

نماز جماعتی که ساواک را ترساند

مسجد آذربایجانی‌ها در محله پاچنار بازار قرار دارد. نام اصلی آن، مسجد شیخ عبدالحسین است که در میان بازاری‌های تهران بیش‌تر به مسجد ترک‌ها و مسجد آذربایجانی‌ها شهره است. مسجد شیخ عبدالحسین میزبان سخنرانان و واعظان بزرگ و حوادث ماندگاری در تاریخ معاصر بوده است؛ طوری که یک روز ساواک، به خاطر اعلامیه‌های امام(ره) و منبرهای پرشور، پیش از نماز ظهر در مسجد را می‌بندد تا کسی در مسجد نماز نخواند.

آیت‌الله ‌هادی خسروشاهی، امام جماعت مسجد هنگام نماز می‌آید و می‌بیند در مسجد بسته است. او از مغازه رو به روی مسجد که فرش فروشی بود یک سجاده و فرش کوچک امانت می‌گیرد و آن را جلوی در بسته مسجد پهن می‌کند و قامت می‌بندد. تا آیت‌الله، الله اکبر بگوید، کل بازار پشت او به صف می‌شوند. یک صف طولانی که بیرون مسجد و در طول بازار شکل می‌گیرد و جمعیت بسیاری «یا الله» گویان به نماز اضافه می‌شوند. ساواک وقتی این موضوع را می‌بیند، نگران‌تر می‌شود. جمعیت همین طور توسعه می‌یابد و می‌گویند تا پاچنار صف نمازگزاران کشیده شده بود. نماز ظهر که تمام می‌شود، بلافاصله در مسجد را باز می‌کنند.


آیت‌الله موحدی کرمانی در جوانی

مسجدی در کوچه‌پس‌کوچه‌های شرق تهران

مسجد مسلم بن عقیل در خیابان نبرد در شرق تهران واقع است. امام جماعت این مسجد در سال ۱۳۴۸ و بعد از جریانات ۱۵ خرداد ۴۲ و به دعوت شهید باهنر به تهران به عهده آیت‌الله موحدی کرمانی بود. ایشان در این خصوص می‌گوید: «برنامه‌های من در آن مسجد بود و در حدی که خداوند توفیق داد، منبر رفتیم. جلساتی با جوانان برگزار کردیم و سخنرانی انجام دادیم. حتی جلساتی سری در اواخر سال‌های مبارزه و نزدیک انقلاب اسلامی با جوانان پرشور نیروی هوایی زمان شاه داشتیم که خوب به خاطر دارم آن‌ها مخفیانه به طور تک تک در فضایی تاریک به درب منزل ما می‌آمدند.

مردم شرق تهران بعد از سخنرانی‌های موحدی کرمانی، هیجانی پیدا می‌کردند و از شبستان به خیابان می‌رفتند و شروع به شعار دادن می‌کردند و این به عادت مسجد تبدیل شده بود. کماندو‌های زمان شاه هم می‌آمدند و در ماشین منتظر بودند. می‌دانستند که پس از نمازها شعارها شروع خواهد شد و سپس به مردم حمله می‌کردند و مردم هم شعار می‌دادند و می‌گریختند. 

محل تحصن علما در سال ۱۳۴۲

فضای بازی که پس از شهریور ۱۳۲۰ پدید آمده بود، مردم مسلمان و مبارز را دور یکدیگر جمع کرده بود و بار دیگر رهبران مذهبی هسته‌‏های مبارزاتی تشکیل داده بودند که مکان این هسته‌ها در مساجد قرار داشت. کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ایجاد دستگاه مخوف ساواک به دستور آمریکاییان بار دیگر فضای کشور را سنگین کرد و به تدریج هسته‌‏ها و گروه‌های مبارزاتی را پراکنده ساخت، اما محرم و یاد حسین (ع) این گروه‌ها را جمع می‌کرد و مساجد را به محل تجمع مبارزان و تبادل افکار و آراء هیأت‌های مذهبی مبدل می‌‏ساخت.

در این بین مساجدی مثل سیدعزیزالله، اهمیت ویژه‌‏ای داشتند و مرکز ارتباط روحانیان و بازاریان بودند. نقطه عطف مبارزات این هیأت‌های مذهبی با روی کار آمدن اسدالله عَلَم و اجرای طرح انجمن‌های ایالتی و ولایتی آغاز شد و به مبارزه علنی علما، بازاریان، مردم با رژیم پهلوی مبدل گشت. به دنبال سخنرانی امام خمینی در خرداد ۱۳۴۲ در مسجد سیدعزیزالله مراسم دعا و نیایش برگزار شد و در پی آن علمای وقت آیت‌‏الله خوانساری، بهبهانی و تنکابنی در این مسجد متحصن شدند.

مساجد انقلاب اسلامی این روزها چه اوضاعی دارند؟

پایان پیام/

دیدگاه خود را بیان کنید

0 دیدگاه