ادله امکان پذیری علم اقتصاد اسلامی
علم اقتصاد اسلامی به عنوان شاخهای از دانش اقتصاد که بر اساس اصول و آموزههای اسلامی شکل گرفته است، طی چند دهه اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است.
علم اقتصاد اسلامی به عنوان شاخهای از دانش اقتصاد که بر اساس اصول و آموزههای اسلامی شکل گرفته است، طی چند دهه اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است.
مصرفکننده به عنوان یکی از اصلیترین بازیگران در فرآیندهای اقتصادی نقش حیاتی دارد. هدف و رفتار مصرفکننده در هر نظام اقتصادی تحت تأثیر اصول و ارزشهای آن نظام شکل میگیرد.
سیاستگذاری اقتصادی به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای دولتها در هدایت و مدیریت اقتصاد کشورها شناخته میشود.
یکی از ویژگیهای بنیادین علم، عینی بودن آن است. عینی بودن به معنای جدایی دانش علمی از ارزشها و نگرشهای ذهنی است، به طوری که علم بتواند به صورتی مستقل و قابل تکرار به شناخت واقعیتها دست یابد. با این حال، وقتی به اقتصاد به عنوان یک علم تاریخی و اجتماعی نگاه میکنیم، این پرسش مطرح میشود که آیا علم اقتصاد میتواند فارغ از ارزشها و پیشفرضهای معرفتی و اجتماعی باشد یا خیر؟
در این مطلب به بررسی موضوع و دامنه علم اقتصاد اسلامی پرداخته میشود. در این زمینه سه نظریه مطرح است:
اقتصاد تعاونی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یکی از سه بخش اصلی اقتصاد در کنار بخشهای خصوصی و دولتی شناخته شده است. اما از زمان تصویب این قانون تاکنون، پرسشهای مهمی درباره جایگاه واقعی اقتصاد تعاونی در میان نظامهای اقتصادی مختلف مطرح شده است.
در دنیای امروز که با بحرانهای اقتصادی و تزلزل ارزشهای اخلاقی روبرو هستیم، مکاتب متعددی در زمینه اخلاق فعالیتهای اقتصادی مطرح شدهاند.
اقتصاد مقاومتی بهعنوان راهبردی ملی برای مقابله با تهدیدهای اقتصادی خارجی، در سالهای اخیر در ادبیات اقتصادی جمهوری اسلامی ایران مورد توجه ویژه قرار گرفته است. از سوی دیگر، اقتصاد اسلامی بهعنوان نظامی برخاسته از آموزههای دینی، چارچوبی فراگیر برای تحقق عدالت و رفاه عمومی در جامعه اسلامی ارائه میدهد. این مقاله با هدف تحلیل نسبت مفهومی و ساختاری میان اقتصاد مقاومتی و اقتصاد اسلامی، به بررسی اشتراکات، تمایزات، و نحوه تعامل این دو الگو میپردازد.
تعیین نرخ ارز ترجیحی و توزیع ارز با قیمتهای دستوری، بهعنوان یکی از رویکردهای رایج دولتهای مختلف پس از انقلاب، در مواجهه با بحرانهای ارزی همواره مطرح بوده است. این تصمیم در دو سطح اقتصادی و حقوقی محل بحث و تأمل جدی است.
با نگاهی توحیدی به هستی، میتوان جهان را نظامی یکپارچه و هماهنگ دانست؛ نظامی که دارای زیرمجموعههایی منسجم و هدفمند است. یکی از مهمترین این زیرمجموعهها، «نظام اقتصادی» است. در این چارچوب، نظام اقتصادی به مجموعهای از قواعد و سازوکارهایی اطلاق میشود که در بستر جهانبینی الهی و با ارتباط تنگاتنگ با دیگر نظامهای اجتماعی، وظیفه تأمین، توزیع و مصرف نیازهای جامعه را بر عهده دارد.