
به گزارش روز دوشنبه آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد، نشست نخست «گفتوگوی ترمذ» با محوریت «ایجاد صلح، دوستی و رفاه مشترک» از ۲۹ تا ۳۱ اردیبهشت در شهر «ترمذ» ازبکستان برگزار میشود؛ نشستی که با هدف تقویت همکاریهای سیاسی و اقتصادی میان آسیای مرکزی- جنوبی و توسعه سازوکارهای موثر برای حفظ امنیت و ثبات منطقهای طراحی شده است.
براساس گزارشها، بیش از ۲۰۰ شرکتکننده از مناطق مختلف جهان از جمله آسیای مرکزی- جنوبی، اروپا، کشورهای مستقل مشترکالمنافع (CIS)، آسیا-اقیانوسیه، آمریکا، خاورمیانه و آفریقا در این رویداد حضور خواهند داشت.
اوزود تانبایف پژوهشگر ارشد «موسسه بینالمللی آسیای مرکزی» تاشکند معتقد است که «پلتفرم ترمذ» قرار است به یک ساختار دائم برای ترسیم چشماندازهای همکاری بینمنطقهای و تضمین صلح و امنیت در گستره اوراسیا بدل شود.
وی با اشاره به ظرفیتهای بالای اقتصادی، جمعیتی و منابع طبیعی دو منطقه، تأکید دارد که آسیای مرکزی و جنوبی با وجود چنین ظرفیتهایی، هنوز یکی از مناطقی در جهان ارزیابی میشود که کمترین یکپارچگی (The least integrated) را داراست.
او افزود: پیوندهای تاریخی این مناطق که از مسیرهایی مانند جاده ابریشم برقرار بود، در پی تحولات ژئوپلیتیکی قرنهای اخیر، از جمله جنگ در افغانستان و رقابت قدرتهای خارجی، تضعیف شده اما در دوران جهانیشدن، احیای این پیوندها به ضرورتی اقتصادی و راهبردی تبدیل شده است.
ظرفیتها و نیازها
به گفته تانبایف، دسترسی به بنادر برای کشورهای محصور در آسیای مرکزی حیاتی است و در مقابل، کشورهای جنوبی نیز به منابع انرژی، آب و بازارهای جدید علاقهمند هستند. این مکملبودن اقتصادی، زمینهای مناسب برای گسترش همکاریهای منطقهای فراهم کرده است.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که ازبکستان بهعنوان یکی از بازیگران کلیدی در این فرآیند از دیماه ۱۳۹۹ سیاست «محور جنوبی» را در دستور کار راهبردی خود قرار داده است و در ادامه این رویکرد، «نشست بینالمللی آسیای مرکزی و جنوبی: اتصال منطقهای، چالشها و فرصتها» در تیرماه ۱۴۰۰ (ژوئیه ۲۰۲۱) در تاشکند برگزار شد که نقطه عطفی در گذار از گفتار به اقدام بود.
همچنین بر اساس گزارشها، در این نشست پیشنویس قطعنامهای تهیه و به مجمع عمومی سازمان ملل متحد ارائه شد که در سال ۱۴۰۱ با حمایت ۴۰ کشور به تصویب رسید و موجب ایجاد تثبیت چارچوبهای مشترک برای تقویت گفتوگو میان آسیای مرکزی و جنوبی و آغازگر نتایج ملموس اقتصادی شد.
درهمین راستا، حجم تجارت ازبکستان با پاکستان از ۳۶ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار در سال ۱۳۹۶ به بیش از ۴۰۰ میلیون دلار در سال ۱۴۰۳ افزایش یافته و تجارت ازبکستان با هند نیز از ۳۲۳ میلیون دلار در سال ۱۳۹۶ به یک میلیارد دلار در سال ۱۴۰۳ رسیده است.
در همین حال، تجارت میان افغانستان و ازبکستان نیز بهطور چشمگیری رشد کرده و طبق اعلام منابع رسمی، در سال گذشته به یک میلیارد دلار رسیده است.

در همین مسیر، مقامهای آسیای مرکزی و جنوبی به دنبال اجرای طرح ریلی «مزارشریف-کابل-پیشاور» هستند؛ طرحی زیربنایی که میتواند هزینه حمل یک کانتینر را از ۹۰۰ دلار به ۲۸۶ دلار و زمان ارسال را از ۳۵ روز به سه تا پنج روز کاهش دهد. با این حال، اجرای این پروژه منوط به ثبات سیاسی و امنیتی پایدار در افغانستان است.
افغانستان؛ منطقهای ناپایدار در معادلات آسیای مرکزی
با وجود تمرکز جامعه جهانی بر بحرانهای نوظهور در مناطقی مانند اوکراین، خاورمیانه و شرق آسیا، افغانستان همچنان بهعنوان یکی از نقاط ناپایدار در حاشیه آسیای مرکزی باقی مانده است؛ کشوری با سابقهای طولانی از درگیریهای داخلی و تحولات سریع قدرت. از طرف دیگر خروج نیروهای خارجی از این کشور نیز بهجای کاهش تهدیدات، در برخی موارد موجب افزایش نگرانیهای امنیتی شده است.
نشست اخیر روسای سرویسهای امنیتی کشورهای مستقل مشترکالمنافع (CIS) که در شهر دوشنبه برگزار شد، بازتابی از این نگرانیها بود. در این نشست، مقامهای امنیتی تأکید کردند که افغانستان حتی در وضعیت فعلی نیز نقشی تعیینکننده در امنیت منطقهای دارد.
تاجیکستان با طولانیترین مرز مشترک با افغانستان، این مرز را جبههای از چالشهای چندوجهی توصیف کرده است و در همین حال، قزاقستان و ازبکستان تقویت همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی و ایجاد سازوکارهایی را برای پایش تحولات افغانستان خواستار شدند.

حوزه انرژی محور برنامههای کلیدی
همچنین در حوزه انرژی نیز، طرحهای منطقهای «کاسا-۱۰۰۰» و «تاپی» از جمله برنامههایی کلیدی محسوب میشوند که با وجود عبور از خاک افغانستان و پیچیدگیهای امنیتی با حمایت بانک توسعه آسیایی (ADB) و شرکتهای بینالمللی مانند گازپروم روسیه، شورون و اکسونموبیل آمریکا در حال پیشرفت هستند.
براساس گزارشها، طرح «کاسا-۱۰۰۰» با هدف انتقال برق مازاد قرقیزستان و تاجیکستان به پاکستان از طریق افغانستان طراحی شده است و به تامین نیاز انرژی پاکستان کمک خواهد کرد.
همچنین طرح «تاپی» (TAPI) نیز خط لولهای برای انتقال ۳۳ میلیارد مترمکعب گاز ترکمنستان از مسیر افغانستان و پاکستان به هند است که از آن بهعنوان یکی از بزرگترین پروژههای انرژی در این منطقه یاد میشود.
جایگاه انرژی هستهای در تعاملات
در کنار طرحهای سنتی انتقال انرژی، همکاری در حوزه انرژی هستهای نیز بهطور قابلتوجهی گسترش یافته و بهعنوان بخشی از رویکرد راهبردی کشورهای منطقه برای تنوعبخشی به منابع انرژی و تقویت همکاریهای دوجانبه و چندجانبه مطرح شده است.
قزاقستان بهعنوان بزرگترین دارنده ذخایر اورانیوم در جهان نقش کلیدی در این زمینه ایفا میکند. این کشور دارای زیرساختهای پیشرفته استخراج و فرآوری اورانیوم است و سابقهای طولانی در صادرات این ماده حیاتی به کشورهای مختلف دارد.
بر اساس توافقات صورتگرفته، قزاقستان متعهد شده است تا سال ۱۴۰۹، حدود ۲ هزار و ۱۰۰ تن اورانیوم به هند صادر کند. این میزان، بخشی از نیاز روزافزون هند به سوخت هستهای را تامین خواهد کرد؛ کشوری که در حال گسترش سریع ظرفیتهای نیروگاهی هستهای خود بهمنظور پاسخ به تقاضای فزاینده انرژی و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی است.
همچنین این همکاری، افزون بر جنبه اقتصادی دارای ابعاد ژئوپلیتیکی نیز هست؛ چراکه تعمیق پیوندهای انرژی هستهای میان دو قدرت مهم آسیایی یعنی قزاقستان و هند میتواند به تقویت تعاملات متقابل اقتصادی و گسترش روابط راهبردی در بلندمدت منجر شود.
در همین چارچوب همکاریهای منطقهای، وزیران حملونقل کشورهای آسیای مرکزی و چین در تاریخ ۲۶ اردیبهشت در آستانه، قزاقستان توافق کردند که روند تبادل مجوزهای بینالمللی حملونقل جادهای (IDB) را بهصورت الکترونیکی انجام دهند.

براساس بیانیهای که از نشست آنها در آستانه منتشر شد، کشورهای یادشده بر تبادل دیجیتال اسناد، ردیابی لحظهای محمولهها و تسهیل فرآیندهای گمرکی تاکید کردند. البته قزاقستان پیشتر این سامانه را با چین و ازبکستان راهاندازی کرده بود و قرار است این فرآیند را بهزودی در قرقیزستان، ترکمنستان و تاجیکستان نیز عملیاتی کند.
درکل، مجموعه تحولات اخیر در روابط آسیای مرکزی و جنوبی، از توسعه تجارت و انرژی گرفته تا ایجاد زیرساختهای حمل و نقل و ابتکارات دیجیتال، نشاندهنده عزم کشورها برای عبور از انزوا و شکلدهی به یک نظم همکاریمحور در این منطقه است.
نقشآفرینی فعال ازبکستان و همراهی کشورهای دیگر با ابتکاراتی چون گفتوگوی ترمذ، دیجیتالیسازی حملونقل، و طرحهای زیرساختی مانند مسیر ریلی «مزارشریف–پیشاور» حاکی از آن است که منطقه در آستانه ورود به مرحلهای جدید از همگرایی قرار دارد.
با این حال، موفقیت این تلاشها به عواملی فراتر از صرف برنامهریزی اقتصادی وابسته است؛ ثبات سیاسی در افغانستان، کاهش تنشهای امنیتی فرامرزی و ایجاد چارچوبهای اعتمادسازی منطقهای از جمله پیششرطهای اساسی تحقق این اهداف هستند.
بیتردید اگر کشورهای آسیای مرکزی و جنوبی، بتوانند بر چالشهای ژئوپلیتیکی و امنیتی فائق آیند، قادر خواهند بود مسیر تازهای از توسعه پایدار، اتصال متوازن و همکاری چندلایه را در یکی از راهبردیترین مناطق جهان ترسیم کنند؛ مسیر آیندهای که اکنون در حال ساختهشدن است.
دیدگاه خود را بیان کنید