منافع مصر و ایران از بهبود روابط چیست؟

مصر در سایه تحولات جدید در منطقه چه در عراق و سوریه و چه وضعیت جدید در روابط تهران-ریاض، به دنبال بهبود و ارتقا روابط با تهران برای مشارکت فعال‌تر در معادلات سیاسی و اقتصادی منطقه‌ای است.

به گزارش گروه بین‌الملل آژانس خبری کارآفرینان اقتصاد، مصادف با سفر ماه گذشته سلطان هیثم بن طارق به قاهره و دیدار وی با عبدالفتاح السیسی رئیس‌جمهور مصر زمزمه‌ها درباره میانجیگری عمان برای عادی سازی روابط با ایران در رسانه‌های عربی مطرح گردید. روزنامه الشرق الاوسط از قول منابعی در مصر نوشت که رئیس‌جمهور این کشور در دیداری که رئیس دستگاه امنیتی و ارتش هم حضور داشته از پیشنهاد سلطان عمان برای ارتقا روابط با تهران استقبال کرده است.

موضع‌گیری روشن رهبر معظم انقلاب درخصوص رابطه با مصر در ملاقات با سلطان عمان، مهر تائیدی بر زمزمه‌ها درباره آغاز روند عادی‌سازی روابط تهران و قاهره بود که از ۴۴ سال پیش قطع شد. جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸ بعد از انعقاد پیمان صلح مصر با رژیم صهیونیستی و اقدام خصمانه انور سادات در پذیرش شاه مخلوع، روابطش با جمهوری عربی مصر را قطع کرد.

روابط دو کشور در نتیجه موضع مصر در قبال جنگ تحمیلی و حمایت علنی این کشور از رژیم بعث از طریق ارسال تسلیحات و اعزام نیروی کمکی برای جنگ با کشورمان همچنان تیره باقی مانده بود اما بعد از اولین دیدار  روسای جمهور دو کشور در سال ۱۳۸۲ در سوئیس، یخ روابط تا حدی آب شد.

روسای جمهور دو کشور دوبار دیگر در قاهره و تهران با همدیگر دیدار داشتند و وزیر خارجه و دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی کشورمان هم دیدارهایی از مصر داشتند لکن هیچ کدام از این رفت و آمدها منجر به ارتقا سطح روابط به سفارت نگردید. سوال اینجاست که چرا امروز مصری‌ها نسبت به بهبود روابط با ایران علاقمندی نشان می دهند؟

این امر را می‌توان از چند زاویه مورد بررسی قرار داد؛ در وهله اول دور از انتظار نبود که با روی کار آمدن دموکرات‌ها در آمریکا و حمایت سنتی آنها از اخوان المسلمین، روابط قاهره و واشنگتن با پیچیدگی مواجه شود. دولت بایدن در دو سال اخیر به بهانه نقض حقوق بشر توسط دولت مصر از میزان کمک‌های سالانه به این کشور به مقدار 400 میلیون دلار کاسته است که این امر خشم نظامیان مصری را درپی داشته است.

در مقابل مصری‌ها هم تلاش کرده‌اند تا تخم مرغ هایشان در سیاست خارجی را تنها در سبد آمریکا و غرب نگذراند و به روسیه و چین بیش از پیش نزدیک شده‌اند. در همین راستا در اسناد افشا شده پنتاگون ادعا شده بود که مصر همزمان با جنگ اوکراین به روسیه تسلیحات فرستاده است که در محافل سیاسی آمریکا واکنش‌های منفی درپی داشته است.

در وهله دوم، باید مدنظر داشت که روابط مصر با عربستان هم در ماه‌های اخیر کمی به سردی گرائیده است، ماجرا از آنجا نشات می‌گیرد که عربستان سعودی به بهانه دخالت ارتش در اقتصاد مصر از وعده سرمایه‌گذاری 10 میلیارد دلاری عقب نشینی کرده است. همزمان برخی چهره‌های رسانه‌ای نزدیک به دربار سعودی هم انتقادات تندی از نظام حاکم در مصر انجام داده‌اند و خواستار اصلاحات سیاسی و اقتصادی در این کشور شده‌اند.

روشن بود که دو کشور آمریکا و عربستان بعد از سقوط دولت حسنی مبارک دو مانع اصلی در احیا روابط تهران و قاهره بودند و با ادعای اینکه این روابط، موازنه در منطقه را تغییر خواهد داد، به طور جدی با هرگونه نزدیکی دو کشور مقابله می‌کردند. مصر هم به دلیل وابستگی شدید به کمک‌های این دو کشور نسبت به ابراز تمایل به بهبود روابط با جمهوری اسلامی ایران به بهانه نگرانی امنیتی، محذوریت داشت ولی در شرایط جدید به ویژه بعد از تغییرات رخ داده در رابطه ایران و عربستان، مصر هم به صرافت افتاده تا به ایران نزدیک شود.

اما سوال دیگری که مطرح است، منفعت نزدیک شدن مصری‌ها به ایران چیست و قاهره از این رابطه چه انتظار دارد؟ به نظر می‌رسد که در بُعد اقتصادی مصر در رابطه با تهران بیشتر به دنبال تسهیل حضور و فعالیت شرکت‌های پیمانکاری خود در عراق و سوریه است. آنها امیدوارند از این رهگذر بتوانند موانع موجود در عراق در خصوص پروژه‌هایی چون انتقال نفت از بصره را دور بزنند. همچنین مصری‌ها درخصوص رابطه با سوریه هم قصد حضور فعال در بازسازی را دارند و در این زمینه برنامه دارند ولی این تلقی را دارند که با ادامه روابط سرد با تهران حضور فعال در دمشق برایشان دشوار خواهد بود.

در این میان برای جمهوری اسلامی ایران، منافع سیاسی عادی سازی روابط با مصر اهمیت بالایی دارد. این سیاست که در چهارچوب سیاست همسایگی دولت سیزدهم تعریف می‌شود و می‌تواند بعد از پیوستن به پیمان شانگهای و احیای روابط با عربستان سعودی، سومین موفقیت سیاست خارجی دولت باشد.

این امر زمانی اهمیت می‌یابد که در شرایط بهبود روابط ایران با محیط پیرامونی اش، بخشی از فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا علیه جمهوری اسلامی کاسته و نقشه‌های غرب برای به زانو درآوردن کشورمان از طریق محاصره سیاسی و اقتصادی بی اثر می‌شود. به واقع تمام پروژه غرب در دو سال اخیر بر این امر استوار بوده که از طریق منزوی کردن جمهوری اسلامی بتوانند در مذاکرات آتی تحت عنوان احیای برجام، ایران را به گوشه رینگ ببرند تا امتیازات بیشتری دریافت نمایند ولی تهران با ابتکارهای منطقه‌ای به دنبال تغییر شرایط است.

پایان پیام/

 

دیدگاه خود را بیان کنید

0 دیدگاه